باز دیدم که ظالمان بودند
در جهان هفتهای نیاسودند
زانکه او ظالم و مسلمان بود
خلق، عاجز، خدای، ناخشنود
چشم دل باز کن ز روی یقین
ظلم حجاج (و) عدل کسری بین
این یکی کافر و پسندیده
وین مسلمان ولی نکوهیده
ظلم از هر که هست نیکْ بد است
وانکه ار ظالم است نیکْ بد است
هر کجا عدل روی بنمودهست
نعمت اندر جهان بیفزودهست
هر کجا ظلم رخت افکندهست
مملکت را ز بیخ بر کندهست
عدل، بازوی شه قوی دارد
قامت ملک، مستوی دارد
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این قطعه درباره ظلم و عدل در جامعه صحبت میکند. شاعر با مشاهده ظالمان میگوید که آنان حتی یک هفته هم آرام نیستند. او میبیند که ظالمها هم مسلماناند و هم کافر. این ظلم موجب نارضایتی خدا و عجز مردم شده است. شاعر از خواننده میخواهد که با چشم دل حقیقت را ببیند و تفاوت میان ظلم و عدل را درک کند. در نهایت، اشاره میکند که هر جایی که عدل وجود داشته باشد، رحمت و نعمت هم افزوده میشود، و برعکس، ظلم مملکت را نابود میکند. عدل قدرت و استواری مملکت را تامین میکند.
هوش مصنوعی: دوباره دیدم که ظالمها در این دنیا حتی یک هفته هم nghỉ نکردند و به کارهای ظلمآلود خود ادامه دادند.
هوش مصنوعی: زیرا او هم ظالم بود و هم مسلمان، و مردم را در سختی و ناتوانی قرار داده بود، در حالی که خداوند از او ناخشنود بود.
هوش مصنوعی: چشمانت را با نگاه دل بگشا و با یقین به تماشا بنشین، ظلم حجاج را ببین و عدل کسری را هم مشاهده کن.
هوش مصنوعی: این فرد کافر و مورد پسند است، در حالی که او مسلمان است اما ناپسند به نظر میرسد.
هوش مصنوعی: ظلم، هرچند که از هر کسی سر بزند، بد و ناپسند است و حتی اگر کسی خود را به عنوان ظالم بشناسد، باز هم نیکو و پسندیده نیست.
هوش مصنوعی: هر کجا که عدل و انصاف برقرار شده، نعمتها و خیرات در آنجا افزایش مییابد.
هوش مصنوعی: هر جا که ظلم و ستم حاکم شده است، آن سرزمین را از ریشه و اساس نابود کرده است.
هوش مصنوعی: عدالت باعث قدرت و استقامت پادشاهی میشود و همچنین پایههای کشور را به درستی و استواری میسازد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۱۶ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.