گنجور

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱ - به نام ایزد بخشاینده

 

آن سایه نه کز چراغ دور است

آن سایه که آن چراغ نوراست

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی

 

دل بردن زلف تو نه زور است

او هندو و روزگار کور است

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - زاری کردن مجنون در عشق لیلی

 

بردی دل و جانم این چه شور است

این بازی نیست دست زور است

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۷ - آمدن سلیم عامری خال مجنون به دیدن او

 

گفتا تن من ز جامه دور است

کاین آتش تیز و آن بخور است

نظامی گنجوی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۱ - غزل خواندن مجنون نزد لیلی

 

آنچ آن من است با تو نور است

دورم من از آنچه از تو دور است

نظامی گنجوی
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۲

 

مرکب لنگ است و راه دور است

دل را چکنم که ناصبور است

این راه پریدنم خیال است

وین شیوه گرفتنم غرور است

صد قرن چو باد اگر بپویم

[...]

عطار نیشابوری
 

مولانا » مجالس سبعه » المجلس الثالث » مناجات

 

آن سایه نهکز چراغ دور است

آن سایه که از چراغ نور است

جلال الدین محمد مولوی
 

شاه نعمت‌الله ولی » مفردات » شمارهٔ ۱۴۴

 

ستر است و ستایر و ستور است

بردار حجاب اگر چه نور است

شاه نعمت‌الله ولی
 

جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۴۳ - جواب نوشتن مجنون نامه لیلی را

 

عشق از طلب مراد دور است

عاشق ز مراد خود نفور است

جامی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۴۱ - صفت خیّاط

 

در راه وصال او که دور است

رقصیدن سالکان ضرور است

وحیدالزمان قزوینی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۱ - مثنوی تذکرهٔ العاشقین

 

دل مرده، تن فسرده گور است

آواز نی تو، بانگ صور است

حزین لاهیجی
 

صامت بروجردی » کتاب النصایح و التنبیه » شمارهٔ ۱ - ترکیب بند

 

این مرحله خوفناک و دور است

زاد سفری تو را ضرور است

تاریک شبست و راه تاریک

ایوای به رهروری که کور است

دزدیست اجل که گاو و بیگاه

[...]

صامت بروجردی