گنجور

 
سام میرزا صفوی

مشرف اصطبل صاحب قرانی است اصل او از کاشان است مردی فقیر و ندیم مشرب است شعر تزریق را بهتر از شعرای زمان میگوید از جمله لیلی و مجنونی گفته که این دو بیت از آنست :

روزی که ز عشق میزدم لاف

اردک بچه میفروخت علاف

عاشق سگ یرغه بود و میمون

آواز بلند شد ز مجنون

و این چند بیت نیز از مثنوی دیگر اوست:

گیرم که نخ از تو شد کشیده

شد یار بهاون چکیده

سر موزه ی قاز را چه حاجت

کاجیده کنند در ضیافت

دندان چپ دریچه شور است

آدینه کهنه بی حضور است

تاریخ وفات گرگ جیم است

آش شب چله اش حلیم است

میمون برهنه عار دارد

در مدرسه اعتبار دارد

پای دهل هریسه مأوی است

اینها همه آفت سماوی است

این مطلع از غزلیات اوست :

هزار شکر که پشم وزغ فراوان شد

غلاف خایه خرگوش اخته ارزان شد