جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۵ - عهد وفا بستن لیلی با مجنون و تأکید کردن آن به سوگندان گوناگون
تا لوح وفات شد درستم
از حرف دو کون لوح شستم
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۱۹ - غمازی کردن غمازان پیش لیلی که مجنون عهد دیگر کرده است و دختر عم را به عقد نکاح درآورده است
گندم بنمودی از نخستم
چون عقد امید شد درستم
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۲ - حکایت کردن کثیر شاعر عاشق عزه از مجنون پیش خلیفه
من هم به کناره ای نشستم
بر راه امید چشم بستم
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۳۴ - شنیدن خلیفه آوازه مجنون را در عشقبازی و شعرپردازی و طلب داشتن وی
کز درد سر خلیفه رستم
و احرام دیار یار بستم
جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵۷ - در نصیحت فرزند ارجمند رزقه الله تعالی سعادالدارین و اوصله من مضیق خیر العلم الی فسح مشاهد العین
از کار بشد زبان و دستم
خاموش شدم قلم شکستم
فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - مدح حسنخان شاملو
پیش آمد و بوسه داد دستم
من در خوی خون چو گل نشستم
حزین لاهیجی » مثنویات » تذکرة العاشقین » بخش ۱ - مثنوی تذکرهٔ العاشقین
دیرینه گدای می پرستم
از ساغر می تهیست دستم
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۲۱۶
جز جان و جنان که شد ز دستم
بنگر ز غمت چه طرف بستم
دی توبه نموده بودم از می
امروز بساغری شکستم
در راه طلب چو گرد عمری
[...]
نشاط اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات بازمانده » دست خدا
من عاشق و رند و می پرستم
من بلهوسی هوا پرستم
این عربده ز ابلهی و خامی ست
ای شیخ گمان مبر که مستم
ای دیده چرا نمی گذاری
[...]
سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۲۲
هر عهد به هر کسی که بستم
در عهد تو بی وفا شکستم
دلگیر به پرسش من آمد
پنداشت که من هنوز هستم
شادم که گرت چنین بود عهد
[...]
ملا احمد نراقی » دیوان اشعار » منتخب غزلیات و قطعات » شمارهٔ ۲۳
جز شیشهٔ دل که من شکستم
از عشق بگو چه طرف بستم
دی با دو سه رند لاابالی
در میکده پای خم نشستم
جامی دو ز باده در کشیدم
[...]
یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۱۴
گفتم که به خاک و خون نشستم
از تیر تو گفت مزد شستم
گر جز توصنم مرا خدائی است
در مذهب عشق بت پرستم
دور فلکم فکند از پای
[...]
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۵ - مجمر اصفهانی رَحْمَةُ اللّهِ عَلَیه
من آن گیهم که از تو رستم
آب خود و ز آتش تو جستم
صامت بروجردی » کتاب الروایات و المصائب » شمارهٔ ۳۱ - وداع حضرت علیاکبر با مادر(ع)
زین بیش مشو پی شکستم
ای تازه جوان مرو ز دستم