گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۸

 

لعل تو به نکته دُر چکاند

وین قاعده کس چو تو نداند

در حسن رخت بدست مردی

از ماه خراج ها ستاند

خورشید نمیرسد بگردت

[...]

اثیر اخسیکتی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴

 

آن را که غمت ز در براند

بختش همه دربدر دواند

وآن را که عنایت تو ره داد

جز بر در تو رهی نداند

وآن را که قبول عشقت افتاد

[...]

عراقی
 

عراقی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۵

 

این درد مرا دوا که داند؟

وین نامهٔ اندهم که خواند؟

جز لطف توام که دست گیرد؟

جز رحمت تو که‌ام رهاند؟

بنمای رخت به دردمندی

[...]

عراقی
 

مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۱۲

 

خوش باش که هر که راز داند

داند که خوشی خوشی کشاند

شیرین چو شکر تو باش شاکر

شاکر هر دم شکر ستاند

شکر از شکرست آستین پر

[...]

مولانا
 

سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱۸

 

چون بنده خدای خویش خواند

باید که به جز خدا نداند

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۱۸

 

چون بنده خدای خویش خواند

باید که به جز خدا نداند

سعدی
 

سعدی » گلستان » باب دوم در اخلاق درویشان » حکایت شمارهٔ ۴۷

 

او چاره کار بنده داند

چون هیچ وسیلتش نماند

سعدی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ٣٣٨

 

گفتند که صحبت بزرگان

از رنج نیاز وا رهاند

روزی دو بخدمت ایستادن

عمری بمراد دل رساند

سرمایه عمر میدهد نقد

[...]

ابن یمین
 

جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵ - در معنی عشق صادقان و صدق عاشقان

 

عشقت چو ازین دو جا بخواند

محمل به حقیقتت رساند

جامی
 

جامی » هفت اورنگ » لیلی و مجنون » بخش ۵ - در معنی عشق صادقان و صدق عاشقان

 

از دفتر عشق نکته می راند

و افسانه عاشقان همی خواند

جامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
sunny dark_mode