گنجور

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۶ - سخن گفتن مجنون با زاغ

 

این تیرِ زبان گشاده گستاخ

وان زاغ پریده شاخ بر شاخ

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۲۸ - دادن پدر لیلی را به ابن‌سلام

 

با نخل رطب چو گشت گستاخ

دستی به رطب کشید بر شاخ

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۳۴ - نیایش کردن مجنون به درگاه خدای تعالی

 

مرغی بپریدی از سر شاخ

رفتی برِ او به طبعِ گستاخ

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی

 

خونی که بود درون هر شاخ

بیرون چکد از مسام سوراخ

نظامی
 

نظامی » خمسه » لیلی و مجنون » بخش ۴۴ - صفت رسیدن خزان و در گذشتن لیلی

 

سرهای تهی ز طرهٔ کاخ

آویخته هم به طرهٔ شاخ

نظامی
 

وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در هجو کیدی (یاری) شاعر نما

 

گویی تو که عقربی ز سوراخ

آورده پی برون شدن شاخ

وحشی بافقی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳

 

فیضی طلبید ازین کهن‌کاخ

تا لب شودش به شکر گستاخ

فصیحی هروی
 

وحیدالزمان قزوینی » شهرآشوب کوچک » بخش ۴۱ - صفت خیّاط

 

از حسرت آن نگار گستاخ

انگشتانه ست دل ز سوراخ

وحیدالزمان قزوینی
 

قائم مقام فراهانی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۳۹ - قطعه

 

هر کس که ز روز بد بترسد

باید نخورد غذای نفاخ

زیرا که چو نفخ از آن غذا خاست

ناچار برون جهد ز سوراخ

وان گاه به خیرگی نشیند

[...]

قائم مقام فراهانی
 

ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۴ - تمثیل گرگ و بره

 

نشناخته پا ز سر دم از شاخ

افتاده بزیر تیغ سلاخ

ادیب الممالک
 
 
sunny dark_mode