مسعود سعد سلمان » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۸ - شکایت از حاسدان
تاکیم از چرخ رسد آذرنگ
تا کیم از گونه چون باد رنگ
خاکم کز خلق مرا نیست قدر
آبم کز بخت مرا نیست رنگ
شب همه شب زار بگریم چو شمع
[...]
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۰ - در مدح ملک فخرالدین بهرامشاه بن داود
شاه قویطالعِ فیروزچنگ
گلبن این روضه فیروزه رنگ
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۴ - برتری سخن منظوم از منثور
گاه بدین حقهٔ فیروزه رنگ
مهره یکی ده بهدر آرد ز چنگ
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۱۸ - خلوت دوم در عشرت شبانه
فندقهٔ شِکَّر و بادام تنگ
سبز خط از پستهٔ عنابرنگ
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۵ - حکایت سلیمان با دهقان
دولتییی باید صاحب درنگ
کز قدری ناز نیاید به تنگ
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۸ - مقالت پنجم در وصف پیری
در کمر کوه ز خوی دو رنگ
پشت بریده است میان پلنگ
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۲۸ - مقالت پنجم در وصف پیری
آن خور و آن پوش چو شیر و پلنگ
کهآوری آن را همه ساله به چنگ
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۱ - داستان سگ و صیاد و روباه
شاد بر آنم که درین دیر تنگ
شادی و غم هردو ندارد درنگ
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۴ - مقالت هشتم در بیان آفرینش
تات چو فندق نکند خانه تنگ
بگذر ازین فندق سنجاب رنگ
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۸ - مقالت دهم در نمودار آخرالزمان
دشمن تست این صدفِ مشکرنگ
دیده پر از گوهر و دل پر نهنگ
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۳۸ - مقالت دهم در نمودار آخرالزمان
بر پَر از این گنبد دولاب رنگ
تا رهی از گردشِ پرگار تنگ
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۴۱ - داستان موبد صاحبنظر
از چمن انگیخته گل رنگ رنگ
وز شکر آمیخته می تنگ تنگ
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۰ - مقالت شانزدهم در چابکروی
مرکز این گنبد فیروزه رنگ
بر تو فراخست و بر اندیشه تنگ
نظامی » خمسه » مخزن الاسرار » بخش ۵۲ - مقالت هفدهم در پرستش و تجرید
کوسهٔ کمریش دلی داشت تنگ
ریشکشان دید دو کس را به جنگ
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳۱
هر کی در او نیست از این عشق رنگ
نزد خدا نیست به جز چوب و سنگ
عشق برآورد ز هر سنگ آب
عشق تراشید ز آیینه زنگ
کفر به جنگ آمد و ایمان به صلح
[...]
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳۳۲
توبه سفر گیرد با پای لنگ
صبر فروافتد در چاه تنگ
جز من و ساقی بنماند کسی
چون کند آن چنگ ترنگاترنگ
عقل چو این دید برون جست و رفت
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۸ - ملاقات پدر و پسر لحظهٔ قران السعدین
یک دگر آورده به آغوش تنگ
هر دو نمودندزمانی درنگ
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۰ - (وداع پدر و پسر )
هر دو رخ خون شده عناب رنگ
یک دگر آغوش گرفتند تنگ
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۳۱ - (بازگشتن کیقباد بسوی دهلی )
آب فراخی همه ره تا به گنگ
آمده لشکر همه از آب تنگ