گنجور

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مثنویات

 

بسم اله الرحمن الرحیم

موج نخست است ز بحر قدیم

تا برم این نکته بتکمیل عرش

زان کنم آرایش قندیل عرش

به که بنام صمد بی نیاز

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۳ - در ستایش آفریدگار

 

ای همه عین تو و پاک از همه

نقد وجود از تو و خاک از همه

چشمه هستی دو عالم تویی

من که انا الحق زنم، آن هم تویی

نغمه طراز چمن وحدت است

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۴ - در حمد حق سبحانه و تعالی

 

ای تو بامرزش و آلوده ما

وی تو بغمخواری و آسوده ما

رحمت تو کعبه طاعت نواز

عدل تو مشاطه عصیان طراز

لطف تو دلال متاع گناه

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۵ - در مدح مالک قاب و قوسین

 

ای طلب چشمه امید ما

ذوق فروش غم جاوید ما

گنج طلب زیر قدم سوده ایم

وز طلب گنج نیاسوده ایم

هر نفسم چشمه گشای طلب

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۶ - در صفت رسول اکرم

 

بوسه اول که کلید اثر

زد بدر گنج بدایع گهر

در گهر افشانی گنج آفرین

بود محمد گهر اولین

گرنه درش خیمه بساحل زدی

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۷ - معراج

 

ساعتی اندوده بنور عطا

خلوتیان حرم کبریا

مژده رساند بر روح الامین

کی تو بشارت بر سلطان دین

کوس بشارت بلب بام بر

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۸ - در مدح نبی اکرم

 

ای نفس طبع ادب سوز شو

نغمه زنی را گهر افروز شو

نغمه روح‌اللهیت ساز کن

زمزمه نعت شه آغاز کن

صدرنشین شه پیغمبری

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۹ - درصفت آفرینش

 

بلبل طبعم زند این نغمه باز

کامدم اینک بچمن نغمه ساز

در چمن نعت گلی دیده ام

زمزمه تازه بر او چیده ام

میشمرم نغمه مستانه را

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۰ - نعت حق سبحانه تعالی

 

بود تو مقصود وجودست بس

جز تو همه گفت و شنود است و بس

کعبه تویی و آنهمه راه تواند

چشم تویی جمله نگاه تواند

گر نبود مهر تو بر نامه ها

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۱ - حکایت

 

صبحدمی شعبده بازی که هست

حلیه نیرنگ بناهید بست

گفت که ای مطرب بزم حجاز

انجمن لهو و لعب اگرم ساز

زهره ببازیچه دری باز کرد

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۲ - غفلت

 

ای گهر گنج ادب نام ما

وی اثر رنج طلب نام ما

در طلب آویز چه بنشسته

بسته دامی ز چه وارسته

گرچه فلک بسته در کامها

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۳ - داستان

 

جوی طراز چمن بی ستون

آن به بهشت غم شیرین درون

بود بامر صنم دلپذیر

در پی آراستن جوی شیر

تیشه هر داغ که بر سنگ خورد

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۴ - نعت

 

پیشتر از جلوه آثار جود

کز جگر شمع نمی خواست دود

شمع ازل چهره بر افروختی

نور فشاندی دل خود سوختی

دوستی خود بدلش کرد زور

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۵ - حکایت

 

بود یکی انجمن آرای عشق

رنج شمارنده سودای عشق

سایه نشین علم دوستی

بر دل او فتنه غم دوستی

در حرم دوستی آورده عهد

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۶ - طلب دوست

 

ای هوس آرای محبت شکن

عافیت انگیز ملامت فکن

عید صفت صورت شادی نگار

برگ طرب ساز چو طبع بهار

منع اثر کرده شمشیر غم

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۷ - رنج و گنج

 

ای همه چون معصیت آلودگی

عمر تو آلایش بیهودگی

چهره گشای صور معصیت

گرم عنان بر اثر معصیت

کامزن اوج سراسیمگی

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۸ - حکایت

 

عابدی از شمع هدی نور یاب

گشت شبی مرغ دلش صید خواب

نیم شبی واقعه رو نمود

دید که بر فرق سپهر کبود

خوابگه عرش برین دوش اوست

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۱۹ - حکایت

 

انجمن آرای درون با یزید

محفلی آراست بجمعی مرید

محفلی آرایش صحن فلک

فرش حریمش ز جناح ملک

نور فشاننده تر از جام جم

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۰ - مقام سخن

 

نیش قلم چون ره کاوش گرفت

چشمه آثار تراوش گرفت

قطره اول که نم از پرده داد

آب سخن بود کز آن چشمه زاد

نایره بگشود و بهرسو دوید

[...]

عرفی
 

عرفی » مثنویات » شمارهٔ ۲۱ - حکایت

 

دید یکی باشه دراج قوت

تافتن و بافتن عنکبوت

ریخت ببافند گیش زهر خند

کی هوس اندیشه کوته کمند

شربت دل ریزی و خون جگر

[...]

عرفی
 
 
۱
۲