سنایی » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۱۱۴
ثنا گفتیم ما مر خواجهای راکه نشناسد مقفا را ز مردف
عطارد در اسد بادش همیشهیکی مقلوب و آن دیگر مصحف

باباطاهر » دوبیتیها » دوبیتی شمارهٔ ۷۶
فلک نه همسری دارد نه هم کفبخون ریزی دلش اصلا نگفت اف
همیشه شیوهٔ کارش همینهچراغ دودمانیرا کند پف

رشیدالدین وطواط » مقطعات » شمارهٔ ۶۰ - هم در حق مجدالدین نجیب الملک یوسف
دیار بلخ چون مصرست خرم
بمجدالدین نجیب الملک یوسف
خداوندی ، مه خصمش را ز نیکی
نصیبی نیست جز رنج و تأسف
بزرگی را بجاه او تفاخر
بزرگان را بمدح او تشرف
بود انجاز عدلش بی تعلل
بود انعام دستش بی تکلف
کند در خیرها تعجیل و داند
که کار خیر نپذیرد توقف
