فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام
سران ناکام سر بر خط نهادند
دوال از بند گیتی برگشادند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب
معانی را چگونه برگشادند
برو وزن و قوافی چون نهادند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹ - خواستن موبد شهرو را و عهد بستن شهرو با موبد
نِگَر تا در چه سختی اوفتادند،
که نازاده عروسی را بِدادند.
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۵ - آمدن شاه موبد از روم و رفتن به دز اشکفت دیوان نزد ویس
گر این درهای بسته برگشادند
دگر ره مهر تو چون برنهادند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۷ - سپردن موبد ویس را به دایه و آمدن رامین در باغ
مرا خود از بنه بدبخت زادند
هزاران بند بر جانم نهادند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۷ - سپردن موبد ویس را به دایه و آمدن رامین در باغ
چو راز دوستی با هم گشادند
به خوشی کام یکدیگر بدادند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۲ - پاسخ دادن ویس موبد را
دری در جان تاریکم گشادند
چراغی اندر آن درگه نهادند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس
پس آنگه یکدگر را بوسه دادند
هزاران بار رخ بر رخ نهادند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۵ - عروسى کردن رامین با گل
سراسر دل به رامش برگشادند
به شادی ماه را بر شاه دادند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۵ - رفتن رامین به کهندز به مکر
چو سوزان آتش اندر دز فتادند
همه شمشیر در مردی نهادند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۷ - بر داشتن رامین گنج موبد را گریختن به دیلمان
نه آن کشور به پیروزی گشادند
نه باژ خود بدان کشور نهادند
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۹ - کشته شدن شاه موبد بر دست گراز
گروهی نعره بر رویش گشادند
گروهی در پی او اوفتادند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز
یکایک مِهر بر شیرین نهادند
بدان شیرینزبان اقرار دادند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین
بتان چین به خدمت سر نهادند
بسان سرو بر پای ایستادند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین
همه لشگر به خدمت سر نهادند
به نوبت گاه فرمان ایستادند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۸ - رسیدن خسرو به ارمن نزد مهین بانو
بزیر تخت شه کرسی نهادند
نشست اوی و دگر قوم ایستادند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۳ - باز آوردن شاپور شیرین را پیش مهینبانو
چو دیدندش زمین را بوسه دادند
زمین گشتند و در پایش فتادند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۵ - به هم رسیدن خسرو و شیرین در شکارگاه
نظر بر یکدگر چندان نهادند
که آب از چشم یکدیگر گشادند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین
در پیروزهگون گنبد گشادند
به پیروزی جهان را مژده دادند
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۸ - بیرون آمدن شیرین از خرگاه
رصدبندان بر او مشکل گشادند
طرب را طالعی میمون نهادند