گنجور

 
۱
۲
۳
۸
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۲ - گفتار اندر ستایش محمد مصطفى علیه السلام

 

سران ناکام سر بر خط نهادند

دوال از بند گیتی برگشادند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب

 

معانی را چگونه برگشادند

برو وزن و قوافی چون نهادند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹ - خواستن موبد شهرو را و عهد بستن شهرو با موبد

 

نِگَر تا در چه سختی اوفتادند،

که نازاده عروسی را بِدادند.

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۷ - سپردن موبد ویس را به دایه و آمدن رامین در باغ

 

مرا خود از بنه بدبخت زادند

هزاران بند بر جانم نهادند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۷ - سپردن موبد ویس را به دایه و آمدن رامین در باغ

 

چو راز دوستی با هم گشادند

به خوشی کام یکدیگر بدادند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۲ - پاسخ دادن ویس موبد را

 

دری در جان تاریکم گشادند

چراغی اندر آن درگه نهادند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس

 

پس آنگه یکدگر را بوسه دادند

هزاران بار رخ بر رخ نهادند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۵ - عروسى کردن رامین با گل

 

سراسر دل به رامش برگشادند

به شادی ماه را بر شاه دادند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۵ - رفتن رامین به کهندز به مکر

 

چو سوزان آتش اندر دز فتادند

همه شمشیر در مردی نهادند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۷ - بر داشتن رامین گنج موبد را گریختن به دیلمان

 

نه آن کشور به پیروزی گشادند

نه باژ خود بدان کشور نهادند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۹ - کشته شدن شاه موبد بر دست گراز

 

گروهی نعره بر رویش گشادند

گروهی در پی او اوفتادند

۱ بیت
فخرالدین اسعد گرگانی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۸ - حکایت کردن شاپور از شیرین و شبدیز

 

یکایک مُهر بر شیرین نهادند

بدان شیرین‌زبان اقرار دادند

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین‌بانو به مداین

 

بتان چین به خدمت سر نهادند

بسان سرو بر پای ایستادند

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین‌بانو به مداین

 

همه لشگر به خدمت سر نهادند

به نوبت‌گاهِ فرمان ایستادند

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۸ - رسیدن خسرو به ارمن نزد مهین بانو

 

بزیر تخت شه کرسی نهادند

نشست اوی و دگر قوم ایستادند

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۳ - باز آوردن شاپور شیرین را پیش مهین‌بانو

 

چو دیدندش زمین را بوسه دادند

زمین گشتند و در پایش فتادند

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۵ - به هم رسیدن خسرو و شیرین در شکارگاه

 

نظر بر یکدگر چندان نهادند

که آب از چشم یکدیگر گشادند

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۸ - آگهی خسرو از مرگ بهرام چوبین

 

در پیروزه‌گون گنبد گشادند

به پیروزی جهان را مژده دادند

۱ بیت
نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۸ - بیرون آمدن شیرین از خرگاه

 

رصدبندان بر او مشکل گشادند

طرب را طالعی میمون نهادند

۱ بیت
نظامی
 
 
۱
۲
۳
۸
 
تعداد کل نتایج: ۱۴۵