×
عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم
تو بنشسته طویل الحزن جاوید
ز تو هر ذرّه میتابد چو خورشید
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
خط چون طوطیش در سایهٔ بید
دُم طاوس نر در عکس خورشید
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
از آن بر بام داشت آن مرغ امّید
که تا هادی شود در پیش خورشید
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
چو اوّل دیدمش در سایهٔ بید
بپیش حوض خفته همچو خورشید
عطار » خسرونامه » بخش ۱۸ - خطاب با حقیقت جان در معنی زاری كردن گلرخ
چنان شب نوک سوزن چون توان دید
بسوزن ارزن آخر کی توان چید
عطار » خسرونامه » بخش ۱۹ - گفتار در رخصت دادن دایه گلرخ را در عشق هرمز و حیله ساختن
که دید آخر چنین رویی چو خورشید
که پنهان داریش در سایهٔ بید
عطار » خسرونامه » بخش ۲۳ - زاری هرمز در عشق گل پیش دایه
چو چشمم رنگ نارنجی او دید
همی عقلم ترنجو دست ببرید
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
مرا بر آسمان عشق امید
نکو وجهیست روشن همچو خورشید
عطار » خسرونامه » بخش ۳۱ - بیمار گشتن جهان افروز
ز سرما هر یکی لرزید چون بید
دوان گشته ز سایه سوی خورشید
عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان
نشد یک ذرّه از گل شاه نومید
که عاشق زنده ز امّیدست جاوید
عطار » خسرونامه » بخش ۷۰ - در وفات قیصر و پادشاهی جهانگیر
اگر تو عدل ورزی همچو خورشید
جهانی عمر تو خواهند جاوید
عطار » خسرونامه » بخش ۷۱ - در خاتمت کتاب گوید
اگر ما را بخواهی کرد نومید
کرم پس با که خواهی کرد جاوید