×
عطار » اسرارنامه » بخش یازدهم » بخش ۱۲ - الحکایه و التمثیل
اگر چه وصف آن عمری شنیدی
نیاری فهم کردن چون بدیدی
عطار » اسرارنامه » بخش دوازدهم » بخش ۱۰ - الحکایه و التمثیل
سراب دور همچون آب دیدی
بمردی تشنه چون آنجا رسیدی
عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۱ - المقاله السابعه عشر
به بوی زندگی عمری دویدی
ولیک از زندگی بویی ندیدی
عطار » اسرارنامه » بخش هفدهم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
یکی چندانک در ره ژنده دیدی
جز آن کارش نبودی ژنده چیدی
عطار » اسرارنامه » بخش بیستم » بخش ۲ - الحکایه و التمثیل
نه شب خفتی و نه روز آرمیدی
بروز و شب کسش خفته ندیدی
عطار » اسرارنامه » بخش بیست و دوم » بخش ۸ - الحکایه و التمثیل
در ایمان یافت موی او سپیدی
مدارش در سواد ناامیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۳ - در فضیلت امیرالمؤمنین ابوبكر صدّیق
خلافت را اگر کس صبح دیدی
که بودی پیش او کاذب دمیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۴ - در فضیلت امیرالمؤمنین عمر فاروق
شبی بودی که خود هیزم بچیدی
برای پیره زن هیزم کشیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
بگل گفت ای سمن عارض چه دیدی
کزین عالم بدان عالم رسیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
زهی همّت نکویاری گُزیدی
نگه دارش نکو جایی رسیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
به گلرخ گفت نیکو آوریدی
که بر شاهی گدایی را گزیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
چو دل را در میان خط کشیدی
خطی در دل کشیدی و رمیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۴ - رسیدن گل و هرمز در باغ و سرود گفتن با رباب
چو پنبه تا تو در اطلس رسیدی
چو کرم پیله پشمم در کشیدی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
چو رخ در پرده از من درکشیدی
چرا پس پردهٔ من بر دریدی
عطار » خسرونامه » بخش ۲۷ - نامه نوشتن گل به خسرو در فراق و ناخوشی
بشیرینی ز شمع خود بریدی
وزان برّیدگی خونم چکیدی