فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۳ - سیر شدن رامین از گل و یاد کردن عهد ویس
بهار خرمی شد پژمریده
چو باد دوستی شد آرمیده
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷۸ - رسیدن رامین به مرو نزد ویس
نبینی شاخ شادی بشکفیده
نبینی شاخ انده پژمریده
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را
ز بی رحمت دل و بی آب دیده
زبانی همچو شمشیری کشیده
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۴ - نامه نوشتن ویس به پیش رامین
به پیکر چون کمان گشتم خمیده
چو زه بر تن کشیده خون دیده
قطران تبریزی » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۱۲۰
دلی دیدم بسی تیمار دیده
فراوان سختی و خواری کشیده
بغم پیوسته وز شادی گسسته
رمیده زان و با این آرمیده
خریده انده و شادی فرخته
[...]
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵ - در نعت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم
ایازی خاص و از خاصان گزیده
ز مسعودی به محمودی رسیده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۳ - عذر انگیزی در نظم کتاب
مسی بینی زری به روی کشیده
به مرداری کلابی بر دمیده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۰ - نمودن شاپور صورت خسرو را بار اول
عروسانی زناشویی ندیده
به کابین از جهان خود را خریده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور
جهانی بینی از نور آفریده
جهان نادیده اما نور دیده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین
چو در خواب این بلا را بود دیده
که بودی بازی از دستش پریده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۴ - گریختن شیرین از نزد مهین بانو به مداین
نشاید شد پی مرغ پریده
نه دنبال شکار دام دیده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۵ - دیدن خسرو شیرین را در چشمه سار
دلی کآن نارِ شیرینکار دیده
ز حسرت گشته چون نارِ کفیده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۷ - ترتیب کردن کوشک برای شیرین
که جادویی است این جا کار دیده
ز کوهستان بابل نو رسیده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۷ - ترتیب کردن کوشک برای شیرین
کنیزی چند با او نارسیده
خیانتکاریْ شهوت ندیده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۸ - رسیدن خسرو به ارمن نزد مهین بانو
ز مرزنگوش خط نو دمیده
بسی دل را چو طره سر بریده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۹ - مجلس بزم خسرو و باز آمدن شاپور
کنون دانم که آن سختی کشیده
به مشگوی ملک باشد رسیده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۳ - باز آوردن شاپور شیرین را پیش مهینبانو
دگر کز شه نشانها بود دیده
و زآن سیمینبران لَختی شنیده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۵ - به هم رسیدن خسرو و شیرین در شکارگاه
یکی را سنبل از گل برکشیده
یکی را گرد گل سنبل دمیده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۳۷ - صفت بهار و عیش خسرو و شیرین
سهی سرو از چمن قامت کشیده
ز عشق لاله پیراهن دریده
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۵ - نالیدن شیرین در جدایی خسرو
گشاده رشتهٔ گوهر ز دیده
مژه چون رشته در گوهر کشیده