گنجور

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید

 

چو هر پاره از او سوئی برون شد

چنین گشت و چنان و چند و چون شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۹ - بود این آن زمان از خویش پنهان

 

ز قرآن او حقیقت رهنمون شد

ز شوق عشق در دریای خون شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید

 

چو آدم راز دید از وی برون شد

به آخر یار او را رهنمون شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۳ - در نشانی دادن جوهر حقیقت فرماید

 

مر او را آدم اینجا رهنمون شد

که آدم زو یقین عین سکون شد

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۴ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

بسوی آب آخر زان درون شد

که آب او در اینجا رهنمون شد

عطار
 

اوحدی » منطق‌العشاق » بخش ۲۸ - نامهٔ چهارم از زبان معشوق به عاشق

 

مرا گویی: دل از لعل تو خون شد

چو لعلم را بدیدی حال چون شد؟

اوحدی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۱۵ - رسیدن خسرو به چشمه ماه و دیدن شیرین را در چشمه

 

چو شیرین این چنین زانجا برون شد

شنو احوال خسرو تا که چون شد

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۴۵ - گفتار در سبب مرگ فرهاد

 

نباید در کف این دون زبون شد

کزو تخت فریدون سرنگون شد

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۶۷ - غزل گفتن باربد از زبان خسرو

 

چو در زاری تن خسرو زبون شد

دل شیرین از آن اندوه خون شد

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۶۷ - غزل گفتن باربد از زبان خسرو

 

چو شه را این سعادت رهنمون شد

شنو تا بعد از آن، احوال چون شد

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۷۲ - سؤال

 

چو ذاتش اولین را رهنمون شد

دگر ز اول چه ظاهر گشت و چون شد

سلیمی جرونی
 

سلیمی جرونی » شیرین و فرهاد » بخش ۹۵ - نامه نوشتن پیغمبر صلی الله علیه و سلم به پرویز

 

مکن حیرت، اگر خسرو زبون شد

ببین احوال کیخسرو که چون شد

سلیمی جرونی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۱۳ - عاشق شدن پروانه

 

عنان لنگر از دستش برون شد

به طوفان غمش کشتی نگون شد

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » شمع و پروانه » بخش ۲۲ - رفتن شمع در فانوس

 

چو در آن خانه گلگون درون شد

به قد همچو سرو او را ستون شد

اهلی شیرازی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
sunny dark_mode