گنجور

عطار » خسرونامه » بخش ۵۹ - آغاز نامۀ گل بخسرو

 

چو شبرو پر دلیش از حد برونست

ولیکن پر دلی او ز خونست

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱۱

 

زمین و آسمان را او ستونست

تو در ظاهر نمیدانی که چونست

عطار
 

عطار » سی فصل » بخش ۱۵

 

دگر پرسی که عدل شاه چونست

که ظالم در دو عالم خود زبونست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳ - در معراج حضرت خاتم صلی الله علیه و آله

 

زهی مهتر که قرب تو فزونست

ز جمله انبیا این رهنمونست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۵ - در کشف اسرار حق عزو جل

 

بعقل این سر کجا داند که چونست

از آن کین سر ز عقل کل برونست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۲۹ - در هدایت یافتن در شریعت فرماید

 

دل صدّیق دایم پر ز خونست

که میداند که سرّ کار چونست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۱ - حکایت

 

در این منزل که آخر خاک و خونست

که میداند که سّر کار چونست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۳۳ - در حقیقت سرّ منصور و دریافتن اعیان گوید

 

مرا انباز عشقم رهنمونست

دلم اینجای بیصبر و سکونست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۴۰ - جواب گفتن منصور سلطان بایزید را قدس سره

 

مرا تو باز دانستی که چونست

نمود من ترا این رهنمونست

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۶۱ - اسرار گفتن عبدالسلام با شیخ جنید از حقیقت منصور

 

من این دلدار میدانم که چونست

که از عقل خلایق آن برونست

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۱ - بسم الله الرحمن الرحیم

 

مرا گنج معانی در درونست

به پیشم دین بی‌دینان زبونست

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۳ - در اشاره به کتب و تألیفات خود فرماید

 

هر آنکس را که دنیا رهنمونست

بتحقیق و یقین خود بس زبونست

عطار
 

عطار » مظهر » بخش ۷ - در اشاره بتألیفات خود و عدد ابیات آنها فرماید

 

هرآنکس کو ز آلایش برونست

هم او مقصود کلّ کاف ونونست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳ - در اثبات عین الیقین فرماید

 

که میداند که این اسرار چونست

که حق میگوید وحق رهنمونست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸ - در معنی من عرف نفسه فقد عرف ربه فرماید

 

جمال بی نشان چون در درونست

کسی داند که در گرداب خونست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۶ - در صورت جان دادن و جانان دیدن فرماید

 

همه دنیا درون پر اشک و خونست

وفا جستن ز اشک و خون جنونست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۶ - در صورت جان دادن و جانان دیدن فرماید

 

در این دریا که پر از موج خونست

دل دانا از این دریا برونست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۹ - پسر در شرح رموز حقیقت در نفس وجان گوید

 

پدر چون عین ذاتم رهنمونست

مرا عقل از عقول تو فزونست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۲۹ - پسر در شرح رموز حقیقت در نفس وجان گوید

 

پدر پنداشت کآن عین جنونست

نمیدانست کو را رهنمونست

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۳۳ - در بلا و غصّه این جهان فرماید

 

گلاب و مشک عالم اشک و خونست

خوشی جُستن ز اشک و خون جنونست

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۸
sunny dark_mode