وحشی بافقی » فرهاد و شیرین » بخش ۳۵ - در ستایش پنهان نمودن راز نهانی که آسایش دو جهانیست
نشاید در هلاک خویش کوشی
چنین از رشک شکر زهر نوشی
نوعی خبوشانی » مثنوی سوز و گداز » بخش ۱۳ - آمدن شاهزاده بر سر دختر و منع نمودن او را بار دیگر
دلش مشغول راز خود فروشی
زد آتش بر لبش مهر خموشی
سلیم تهرانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸ - قضا و قدر
شنیدم روزی از خونابه نوشی
چو گل از پاره ی تن خرقه پوشی
ملا مسیح » رام و سیتا » بخش ۶۷ - ملاقات با سنپات کرگس و همراه دادن پسر خود را به سپارش رام
دهم همراه بهر کینه کوشی
کند در کار یاران جانفروشی
حزین لاهیجی » مثنویات » چمن و انجمن » بخش ۷ - چمن طرازی این صحیفهٔ لا ریب به ذکر اشارت غیب
گهی بلبل صفت در خوش سروشی
گهی چون غنچه لبریز خموشی
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۱۲ - حسینی قزوینی
سلامت جو نه شیخ خرقه پوشی
ملامت کش نه رند باده نوشی
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۰۴ - العبره
نمود آنکوه چون از قعر جوشی
مزین شد ز لعلش تاج و گوشی
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۳۳۳ - فرق الوصف
ز فرق الوصف بحرم کرده جوشی
در اوصافش تو را گرهست گوشی
صفی علیشاه » بحرالحقایق » بخش ۴۶۶ - الجود
دگر اغماض و عفو و پردهپوشی
هم از گفتار لایعنی خموشی
صفی علیشاه » زبدة الاسرار » دفتر اول » بخش ۱ - دیباچه و مقدمه
خروشی بس بود، گر هست هوشی
وگر نبوَد چه بهتر از خموشی
ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۲
تو میخواهی بگویی دیرجوشی
به من هم هیزمِ تر میفروشی
ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۴
شنید این نکته را دارایِ هوشی
برآورد از درونِ دل خروشی
ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۵
چرا باید تو روی از من بپوشی
مگر من گربه میباشم تو موشی؟
ایرج میرزا » مثنویها » عارف نامه » بخش ۶
تو باید زینت از مردان بپوشی
نه بر مردان کنی زینت فروشی
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۲۵ - خیال مستان
به جای آن که در اصلاح کوشی
همان بهتر که هرگز می ننوشی
صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۵۴ - نصیحت
بخر پند و مکن حکمت فروشی
خموشی کن خموشی کن خموشی