گنجور

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ

 

چو یارانش سخن از شه شنودند

از آن پاسخ بسی شادی نمودند

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۲ - بیمار گشتن جهان افروز

 

همه روز آن سه تن با هم ببودند

ز گلرخ راز گفتند و شنودند

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۳ - دفن کردن گل دایه را و رفتن با خسرو به روم

 

زمین را پیش شه از لب بسودند

درآن گفت و شنود آن شب غنودند

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۷ - باز رفتن بسر قصّه

 

زمانی با کنار و بوس بودند

زمانی راز گفتند و شنودند

عطار
 

عطار » خسرونامه » بخش ۶۷ - باز رفتن بسر قصّه

 

بر آنسان یک مهی شادی نمودند

زمانی بی می و رامش نبودند

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۶ - در اسرار عشق الهی فرماید

 

به پیش کار گه چون رخ نمودند

در آخر این چنین پاسخ شنودند

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۱۱ - جواب منصور در خطاب حق سبحانه و تعالی

 

همه ذرات من در بود بودند

ز حق گفتند و از حق میشنودند

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۰ - جواب دادن شیخ جنید شیخ کبیر را

 

نمودند سروران اینجا نمودند

بیکره بود جانش در ربودند

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۰ - جواب دادن شیخ جنید شیخ کبیر را

 

چو چیزی مرد را اینجا نمودند

بیک ره بود جانش در ربودند

عطار
 

عطار » هیلاج نامه » بخش ۵۳ - جواب منصور شیخ جنید را (قس)

 

همه ذرات عالم درسجودند

همه حیران و سرگردان بودند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۱۱ - در خطاب کردن با دل در رموز معانی فرماید

 

از این چنبر بسی جانها ربودند

همه در بهر او گفت وشنودند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۳ - هم در صفات دل گوید و خطاب بنده حق را عزّ و جل

 

همه ذرّات پیشت در سجودند

چرا کایشان نباشند یا نبودند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱۶ - در شرح دادن خورشید وحدت در حجاب صورت فرماید

 

بجز ایشان مبین کایشان نمودند

حقیقت با تو در گفت و شنودند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

در این خاک از یکی پیدا نمودند

چونیکو بنگری یک ذات بودند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۲ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

همه راهش سوی احمد نمودند

درش در سوی کل آخر گشودند

عطار
 

عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۲۳ - تمامی اشیا از یک نور واحدند (ادامه)

 

چهارند درک تن پیدا نمودند

در این دیگر ز بالا برگشودند

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode