فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵ - گفتار اندر گرفتن سلطان شهر اصفهان را
ترا زین پیش بسیار آزمودم
به هر کاری ز تو خشنود بودم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۶ - گفتار اندر ستایش عمید ابو الفتح مظفر
به چندین بیتها کاو را ستودم
به ایزد گر به وصفش برفزودم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۷ - برون آمدن سلطان از اصفهان و داستان گویندهء کتاب
به مهر اندر چنینم کت نمودم
وگر در دل جُز ین دارم جهودم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۵ - آمدن شاه موبد از روم و رفتن به دز اشکفت دیوان نزد ویس
چرا با دلبری تندی نمودم
که در عشقش چنین دیوانه بودم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۶ - نامه نوشتین رامین به ویس و بیزارى نمودن
من آنگه از جهان آگه نبودم
که در سختی همی شادی نمودم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۹ - بیمار شدن ویس از فراق رامین
وفا کشتم چرا انده درودم
ثنا گفتم چرا نفرین شنودم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۰ - پاسخ دادن ویس رامین را
ترا دیدم بسی و آزمودم
فسونت نیز بسیاری شنودم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۲ - پاسخ دادن رامین ویس را
چرا راز دلم با تو نمودم
چرا تیمار جان خود فزودم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۶ - پاسخ دادن رامین ویس را
جهان را بی تو بسیار آزمودم
بدو در، زنده همچون مرده بودم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۹۶ - پاسخ دادن رامین ویس را
اگر روزی ترا رشکی نمودم
به روز مرگ ارزانی نبودم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۰ - پشیمان شدن رامین از رفتن ویس و از پس ویس شدن
بسا روزا که من عشق آزمودم
چنین یک روز ازو خرم نبودم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۳ - نالیدن ویس از رفتن رامین و از دایه چاره خواستن
فراوان بخت خود را آزمودم
ازو جز خسته و غمگین نبودم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۰۹ - کشته شدن شاه موبد بر دست گراز
چو مهرت با دگر کس آزمودم
ز دل زنگار مهر تو زدودم
فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۲ - نشاندن رامین پسر خود را به پادشاهى و مجاور شدن به آتشغاه تا روز مرگ
ترا من در هنرها آزمودم
همیشه ز آزموده شاد بودم
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۸ - کوه کندن فرهاد و زاری او
خیالت را پرستشها نمودم
و گر جرمی جز این دارم جهودم
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۰ - غزل گفتن نکیسا از زبان شیرین
مگر تلخ آمد آن لب را وجودم
که وقت ساختن سوزد چو عودم
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۱ - سرود گفتن باربد از زبان خسرو
مبین کز توسنی خشمی نمودم
تواضع بین که چون رام تو بودم
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۸۶ - سرود گفتن نیکسا از زبان شیرین
بهر سختی که تا اکنون نمودم
چو لحن مطربان در پرده بودم
نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۲۰ - طلب کردن طغرل شاه حکیم نظامی را
بسی تیر از کمان افکنده بودم
نشد بر هیچ کاغذ کازمودم
عطار » الهی نامه » بخش پنجم » (۳) مناظرۀ عیسی علیه السلام با دنیا
چنین گفت او که من شفقت شنودم
ولی بر هیچکس مُشفق نبودم