عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۲ - در صفت جان و اثبات توحید کل فرماید
توئی آیینه سّر الهی
نمودتست هر چیزی که خواهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۵ - در پیدا آوردن حوّا از پهلوی چپ آدم در نمودار سیر کل فرماید
وگر پیدا شود نور الهی
نمود عشق اینجا بی تباهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۵۹ - در دعا کردن آدم در حضرت حق مر فرزندان را و شفیع آوردن پیغامبر علیه السّلام
بحق ذات پاکت یا الهی
که تو دانای حالی و تو شاهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۱ - در نمودار سرّ اعیان کل فرماید
چو ظلمت رفت و آمد صبحگاهی
بیابی آن زمان سرّ الهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۳ - در مناجات کردن شیطان با حق و یاری خواستن او در بیرون آوردن آدم (ع) از بهشت
تو داری نور اسرار الهی
نشسته این زمان بر تخت شاهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۸ - سؤال کردن امیرالمؤمنین و امام المتّقین اسداللّه الغالب علی ابن ابی طالب علیه السّلام و جواب دادن نی در اسرارها فرماید
تو هستی این زمان سرّ الهی
بگو اسرار چندانی که خواهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۶۸ - سؤال کردن امیرالمؤمنین و امام المتّقین اسداللّه الغالب علی ابن ابی طالب علیه السّلام و جواب دادن نی در اسرارها فرماید
در آندم رحم کن گر مرد راهی
بگوید بی عیان سرّ الهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۳ - در بیرون کردن جبرئیل علیه السلام حضرت آدم صفی را از بهشت ونصیحت کردن جبرئیل اورا فرماید
خیالی بود آن فر الهی
فتادی این زمان ازمه بماهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۴ - در تجلی جلال و ناپدید شدن اشیاء فرماید
مرا زیبد بعالم پادشاهی
منم رحمان منم حیّ و الهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۵ - دروحدت صرف و یکتائی ذات و صفات فرماید
رموز مخزن سرّالهی
کمال صنع و عزّ پادشاهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۸ - در حق بینی و آداب بجای آوردن فرماید
توئی مرموز اسرار الهی
که بر اسرار معنی جمله شاهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۷۹ - در تقریر کردن شیخ ابوسعید ابوالخیر در تمثیل بدریای معانی و گمشدن دروی مثال قطره فرماید
بسی فرقست ازمه تا بماهی
ولی یکسانست نزدیک الهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۲ - در نگاه کردن درویش در کواکب و پاسخ دادن ایشان در اسرار نهانی و طلب کردن مقصود فرماید
مگر میکرد درویشی نگاهی
در این دریای پر دُرّ الهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۴ - در سؤال کردن مرید از حضرت شیخ که شیطان مرا زحمت میدهد و جواب دادن شیخ مرید را فرماید
دمادم فهم کن سرّالهی
که میگویم ترا من بی کماهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۸۸ - در جواب دادن اکّافی قدّس سره هاتف غیب و اسرارهای نهانی یافتن فرماید
هر آنکو کرد نیکی دید شاهی
در اینجاگاه از فرّ الهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۰ - در جواب دادن حسین منصور بایزید را قدّس اللّه روحهما فرماید
به از عزت یافت دیدار الهی
برون شد کارش از عین تباهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۲ - در سؤال از پیر طریقت درسر نگاهداشتن از خلق و جواب دادن وی سائل را فرماید
مترس از این اگر تو مرد راهی
در اینجائی تو اسرار الهی
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۹ - در آگاهی دل در اسرارو از تقلید دور شدن فرماید
کمالی دارد از سرّ الهی
که روشن شد بدو سرّ کماهی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
کمال آدم و عشق الهی
گرفت اینجای از مه تا بماهی
عطار » جوهرالذات » دفتر دوم » بخش ۶ - در صفات عناصر فرماید
یکی گنجیست پر درّ الهی
گرفته بودش از مه تا بماهی