گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۳ - زارى کردن ویس از رفتن رامین

 

تو قارونی ز صبر و من تهی دست

بود بر چشم سیران گرْسنه مست

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس

 

خدنگ چار پر بر زه بپیوست

چو برق تیز بگشادش ازو دست

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس

 

بر آتش روی اندیشه همی شست

و صال دوست را در چاره میجست

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس

 

چو نرگس داشت زرین جام بر دست

چو شمشاد روان از جای برجست

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۴ - آمدن رامین به دز اشکفت دیوان پیش ویس

 

غریوان از همه سو ویس را جست

به رود دجله روی خویش را شست

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۷ - سپردن موبد ویس را به دایه و آمدن رامین در باغ

 

قصب چادرش را در گوشه‌ای بست

درو زد دست و از باره فرو جست

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۸ - آگاهى یافتن موبد از رامین و رفتن او در باغ

 

همی جستند رامین را به صد دست

ندانستند کز دیوار چون جست

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۴۹ - بزم ساختن موبد در باغ و سرود گفتن رامشگر گوسان

 

شه شاهان به خشم از جای بر جست

گرفتش ریش رامین را به یک دست

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۰ - نصیحت کردن به‌گوى رامین را

 

جهان را زشت‌کاری بیش از آنست

که ما را کوشش و صبر و توان است

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۳ - رفتن رامین به گوراب و دور افتادن از ویس

 

چو پیش ویس شد بر تخت بنشست

بر افشاند آن بت خندان برو دست

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۶ - نامه نوشتین رامین به ویس و بیزارى نمودن

 

چو من بودم خود از جام هوا مست

چه بایستت زدن مر مست را دست

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۸ - رفتن دایه به گوراب نزد رامین

 

دریغا کم جوانی بار بربست

نماند از وی مرا جز باد در دست

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۵۹ - بیمار شدن ویس از فراق رامین

 

ندانست ایچ کس کاو را چه درداست

چه رنج او را چنین آزرده کرده‌ست

فخرالدین اسعد گرگانی
 
 
۱
۲
۳
۴
sunny dark_mode