عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
به نیشابور شاهی شادکامست
که عدلی دارد و شاپور نامست
عطار » خسرونامه » بخش ۵۷ - آگاهی یافتن خسرو از گل
مپندارید کز من کار خامست
دوپستان دو گواه من تمامست
عطار » خسرونامه » بخش ۷۰ - در وفات قیصر و پادشاهی جهانگیر
ز بهر نیم جو زرکان حرامست
ز صد جان باز جویی تا کدامست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۴ - در افعال شیطان و سخن گفتن ومکر او فرماید
مخور گندم بدان کین سرّ تمامست
مرا سرّ با خواص آمد نه عامست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۷ - در سؤال کردن پیر از ابلیس در پاکی در لعنت و نافرمانی کردن فرماید
همه کار جهان از تو نظامست
که بود تو ز عشق کل تمامست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۴۸ - در جواب دادن ابلیس در اعیان فرماید
چو عین بحر رحمت خاص و عامست
از آنجا قطرهٔ ما را تمامست
عطار » جوهرالذات » دفتر اول » بخش ۹۶ - در خطاب هاتف غیب پاکباز را و درد او را استماله کردن و دلخوشی فرماید
که کار تو ز یک بینی تمامست
ولیکن دان دلت با ننگ ونامست
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۵۶
تو را در دلبری دستی تمامست
مرا در بیدلی درد و سقامست
بجز با روی خوبت عشقبازی
حرامست و حرامست و حرامست
همه فانی و خوان وحدت تو
[...]
امیرخسرو دهلوی » دیوان اشعار » خسرو و شیرین » بخش ۲۸ - رفتن خسرو پیش فرهاد و مناظرهٔ ایشان
بگفتش مذهب خوبان کدامست
بگفتا کش فریب و عشوه نامست
اوحدی » منطقالعشاق » بخش ۵۶ - نامهٔ هشتم از زبان معشوق به عاشق
بداند، هر کرا داننده نامست
که باد آورده را بادی تمامست
ابن یمین » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ١ - کارنامه
جهان فضل فضل الله نامست
بحق اهل حقایق را امامست
سلمان ساوجی » جمشید و خورشید » بخش ۱۱۱ - شکایت از پیری
به پیری عادت و رسم مدامست
طلب کردن ولی آن هم حرامست
سیف فرغانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۰
تو آن شاهی که سلطانت غلامست
زشاهان جز ترا خدمت حرامست
تو داری ملک وبر سلطان خراجست
توداری حسن وز خورشید نامست
بپیش آفتاب روی تو ماه
[...]
عبید زاکانی » عشاقنامه » بخش ۷ - واقف شدن معشوق از حال عاشق
که این مسکین سودائی کدامست
کز این دردسرش سودای خامست