عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۶) حکایت امیرالمؤمنین عمرخطاب رضی الله عنه با جوان عاشق
چو پیش مصطفی آمد عمر باز
پیمبر را کسی برگفت این راز
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۷) حکایت آن درویش که آرزوی طوفان کرد
بدو گفتند رَو رَو حیلهٔ ساز
تن خود را بدریائی درانداز
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۸) حکایت پیر عاشق با جوان گازر
ز معشوق تو گوید نقشِ تو راز
چنان دانی که آن دم کرد آغاز
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۰) حکایت دیوانۀ چوب سوار
خوشی با نقدِ این الوقت میساز
چو بیکاران به پیش و پس مشو باز
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۱) حکایت سپهدار که قلعۀ کرد با دیوانه
بلا چون ز آسمان میافتد آغاز
بقلعه میروی پیش بلا باز
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۴) حکایت جوان نمک فروش که بر ایاز عاشق شد
بگرد شهر میکردی تگ و تاز
بهر کوچه فرو میدادی آواز
عطار » الهی نامه » بخش چهاردهم » (۲۴) حکایت جوان نمک فروش که بر ایاز عاشق شد
چو در گوش تو نبوَد ای سرافراز
ترا با دُر چه کار، این دَر مکن باز
عطار » الهی نامه » بخش پانزدهم » (۲) حکایت شیخ و مرغ همای
زبان بگشاد و گفت ای مرغ ناساز
تو بی شرمک بدینجا آمدی باز
عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۱) حکایت پسر هارون الرشید
تو مردی نازکی پرورده در ناز
ز حمّالی خلقی خوی کن باز
عطار » الهی نامه » بخش شانزدهم » (۴) حکایت پادشاه که از درویش در خشم شد
چو افتد زن بدرد زه از آغاز
چنین گویند خلق از حالِ او باز
عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۲) حکایت باز با مرغ خانگی
درآیم عهد ایشان را بپرواز
بزودی هم بر ایشان رسم باز
عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۲) حکایت باز با مرغ خانگی
چو مرغ خانگی بشنید این راز
جواب باز داد اندر زمان باز
عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۲) حکایت باز با مرغ خانگی
شگفتا کارِ تو ای چرخ ناساز
که در خاک افکنی پروردهٔ ناز
عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۳) حکایت آن بیننده که از احوال مردگان خبر میداد
چو نه انجام پیداست و نه آغاز
نیابد کس سر و پای جهان باز
عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۵) حکایت سؤال کردن آن مرد دیوانه از کار حق تعالی
که گاه آن لوح بنگارد ز آغاز
گهی آن نقش کُلّی بسترد باز
عطار » الهی نامه » بخش هفدهم » (۱۱) حکایت مسلمان شدن یهودی وحال او
دگر ره محو نامش کردی آغاز
دگر روز آن نوشته یافتی باز
عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۱) حکایت بلُقیا و عفّان
یکی غاری پدید آمد سرافراز
بهیبت تیغِ کوه او سرانداز
عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۴) حکایت اصمعی با آن مرد صاحب ضیف و زنگی حادی
چو حیوانی بمیرد از یک آواز
توئی اندر دو عالم محرم راز
عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۶) حکایت پیر خالو سرخسی
چو از مستی فنا بشناختی باز
تو مستی در فنا سر بر میفراز
عطار » الهی نامه » بخش هجدهم » (۸) حکایت شیخ علی رودباری
چو از صوفی پسر بشنید این راز
بدو گفتا بمیر ورستی از ناز