گنجور

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۸۰ - پاسخ دادن ویس رامین را

 

همی نالید پیش کردگارش

گه از بخت سیاه و گه ز یارش

فخرالدین اسعد گرگانی
 

فخرالدین اسعد گرگانی » ویس و رامین » بخش ۱۱۳ - در انجام کتاب گوید

 

چنان سروی که رنگ آبدارش

بماند در خزان و در بهارش

فخرالدین اسعد گرگانی
 

باباطاهر » دوبیتی‌ها » دوبیتی شمارهٔ ۷۳

 

قضا رمزی زچشمان خمارش

قدر سری ز زلف مشگبارش

مه و مهر آیتی ز آنروی زیبا

نکویان جهان آئینه دارش

باباطاهر
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵ - در نعت رسول اکرم صلی الله علیه وسلم

 

زده در موکب سلطان سوارش

به نوبت پنج نوبت چار یارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۰ - در مدح شاه مظفرالدین قزل ارسلان

 

چو دادندی گلی بر دست یارش

رخ از شادی شدی چون نوبهارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۱۱ - در پژوهش این کتاب

 

همان شهر و دو آب خوش‌گوارش

بنای خسرو و جای شکارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۲۳ - پیدا شدن شاپور

 

چو در جنبد رکاب قطب‌وارش

عنان دزدی کند باد از غبارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۳ - جنگ خسرو با بهرام و گریختن بهرام

 

سپاهی داد قیصر بی‌شمارش

به زر چون زر مهیا کرد کارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۴ - بر تخت نشستن خسرو به مدائن برای بار دوم

 

چو شد کار ممالک برقرارش

قوی‌تر گشت روز از روزگارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۴ - بر تخت نشستن خسرو به مدائن برای بار دوم

 

گَهی مستی شکستن بر خمارش

گَهی پنهان کشیدن در کنارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۴۵ - نالیدن شیرین در جدایی خسرو

 

شده ز اندیشهٔ هجران یارش

ز بحر دیده پر گوهر کنارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۲ - فرستادن خسرو شاپور را به طلب شیرین

 

چو بر شاپور تندی زد خمارش

ز رنج دل سبک‌تر گشت بارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۵۹ - رفتن شیرین به کوه بیستون و مردن اسب وی

 

به گردن اسب را با شهسوارش

ز جا برداشت و آسان کرد کارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۴ - صفت داد و دهِش خسرو

 

همه روز این شگرفی بود کارش

همه عمر این روش بود اختیارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۶ - تنها ماندن شیرین و زاری کردن وی

 

در این غم بُد دل پروانه‌وارش

که شمع صبح روشن کرد کارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۷ - رفتن خسرو سوی قصر شیرین به بهانهٔ شکار

 

کمر شمشیرهای زرنگارش

به گرد اندر شده زرین حصارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۶۷ - رفتن خسرو سوی قصر شیرین به بهانهٔ شکار

 

به دست هر یک از بهر نثارش

یکی خوان زر که بی‌حد بُد شمارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۷ - پاسخ دادن شیرین خسرو را

 

شتر کز هم جدا گردد قطار‌ش

ز خاموشی کشد موشی مهار‌ش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۷۹ - پشیمان شدن شیرین از رفتن خسرو

 

چو روشن گشت بر شاپور کارش

به صد سوگند شد پذرفتگارش

نظامی
 

نظامی » خمسه » خسرو و شیرین » بخش ۹۰ - زفاف خسرو و شیرین

 

نبیذِ تلخ گشته سازگارش

شکسته بوسه‌‌ی شیرین خمارش

نظامی
 
 
۱
۲
۳
۴
۱۰
sunny dark_mode