گنجور

عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

اگر جمله یکی ور صد هزارست

بجز او نیست این خود آشکارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

اگر آن نور را صورت هزارست

ولی در پرده یک صورت نگارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم

 

که دارد آگهی تا این چه کارست

تعدّد هست و بیرون از شمارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم

 

در آن ره آن قدمها را شمارست

چنین دانم که بیش از صد هزارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۶ - آغاز داستان

 

ندیدم شادی و غم بیشمارست

چگویم چون نه دل نه روزگارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

مرادر گردنت حق بیشمارست

بگو در گردن من تا چه کارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن

 

نه شب خوابست و نه روزم قرارست

شب و روزم خیال آن نگارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۰ - پاسخ دادن هرمز دایه را

 

مرا رمزی ز پیری یادگارست

که سوزی سخت سوز انتظارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل

 

ز شمشیرم کبودی آشکارست

که بحری گوهری و آبدارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ

 

سخن گفتن ز مردم یادگارست

خموشی بی زبانان را بکارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۳۴ - رفتن خسرو و گل بباغ

 

جهان تازهست و ایام بهارست

سماعی خوش شرابی خوشگوارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۴۳ - آگاهی یافتن شاه اسپاهان از بردن هرمز گل را

 

درون پرده زان دل بیقرارست

که کار پرده بیرون از شمارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن

 

اگر در کار تو سر تیز کارست

چرا از وصل تو پرهیزگارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان

 

زهی مرگ پیاپی این چه کارست

که در هر دم نه مرگی صد هزارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۱ - رفتن خسرو بدریا بطلب گل

 

اگر هر یک ازیشان شهریارست

مرا با آن دو بد گوهر چه کارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۵ - آگاهی یافتن قیصر از آمدن خسرو

 

اگر گل شد ترا، صد نوبهارست

که در هر یک، هزاران گل ببارست

عطار نیشابوری
 

عطار » خسرونامه » بخش ۵۶ - از سر گرفتن قصّه

 

شه فغفور شاه این دیارست

ز عدل او همه چین پرنگارست

عطار نیشابوری
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶