عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
اگر جمله یکی ور صد هزارست
بجز او نیست این خود آشکارست

عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
اگر آن نور را صورت هزارست
ولی در پرده یک صورت نگارست

عطار » خسرونامه » بخش ۱ - بسم اللّه الرحمن الرحیم
که دارد آگهی تا این چه کارست
تعدّد هست و بیرون از شمارست

عطار » خسرونامه » بخش ۲ - در نعت سیدالمرسلین خاتم النبیین صلی اللّه علیه و آله و سلم
در آن ره آن قدمها را شمارست
چنین دانم که بیش از صد هزارست

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
مرادر گردنت حق بیشمارست
بگو در گردن من تا چه کارست

عطار » خسرونامه » بخش ۱۷ - دیدن گل هرمز را در باغ و عاشق شدن
نه شب خوابست و نه روزم قرارست
شب و روزم خیال آن نگارست

عطار » خسرونامه » بخش ۲۵ - خواستگاری شاه اصفهان از گل
ز شمشیرم کبودی آشکارست
که بحری گوهری و آبدارست

عطار » خسرونامه » بخش ۲۶ - طلب کردن قیصر باج و خراج از پادشاه خوزستان و رفتن هرمز به رسولی
چنان بیروی تو دل بیقرارست
که گر عمرم بود،عمریم کارست

عطار » خسرونامه » بخش ۲۸ - رسیدن نامهٔ گل به خسرو و زاری کردن او و رفتن در پی گل به اسپاهان
معانی همچو بلبل بیقرارست
سخن چون بوستانی پرنگارست

عطار » خسرونامه » بخش ۲۹ - رفتن خسرو به طبیبی بر بالین گلرخ
سخن گفتن ز مردم یادگارست
خموشی بی زبانان را بکارست

عطار » خسرونامه » بخش ۳۰ - بیمار گشتن جهان افروز خواهرشاه اصفهان و رفتن هرمز بطبیبی بربالین و عاشق شدن او بر هرمز
جهان از روی گلرخ چون نگارست
جهان افروز باری در چکارست

عطار » خسرونامه » بخش ۴۳ - آگاهی یافتن شاه اسپاهان از بردن هرمز گل را
درون پرده زان دل بیقرارست
که کار پرده بیرون از شمارست

عطار » خسرونامه » بخش ۴۴ - رشك حسنا در كار گل و قصد كردن
اگر در کار تو سر تیز کارست
چرا از وصل تو پرهیزگارست

عطار » خسرونامه » بخش ۵۰ - رزم خسرو با شاه سپاهان و كشته شدن شاه سپاهان
زهی مرگ پیاپی این چه کارست
که در هر دم نه مرگی صد هزارست

عطار » خسرونامه » بخش ۵۱ - رفتن خسرو بدریا بطلب گل
اگر هر یک ازیشان شهریارست
مرا با آن دو بد گوهر چه کارست

عطار » خسرونامه » بخش ۵۵ - آگاهی یافتن قیصر از آمدن خسرو
اگر گل شد ترا، صد نوبهارست
که در هر یک، هزاران گل ببارست
