گنجور

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲ - مدح خواجه اثیر الدین تورانشاه

 

میان در بست اقبال آگهی را

قدوم موکب توران شهی را

جهان صدری که پیش آستانش

فلک خم داد بالای سهی را

با یامش که جاویدان بما ناد

[...]

۲۷ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲

 

زهی فرمانده مطلق جهان را

مشرف کرده نامت هر زبان را

فلک بر تخت شاهی نانشانده

چو تو یک خسروِ خسرو نشان را

اثرهای بزرگت شاد کرده

[...]

۶ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴

 

مدامم ده، که ایامم مدام است

شکار عیش را، ایام دام است

بیاور باده ئی، کز وی دو قطره

خرابی دو عالم را تمام است

چه در بند حریفی، باده را باش

[...]

۱۰ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۷

 

یک امروزت سر من چاکرت هست

چگوئی این لطافت در سرت هست

مرا گر داده ئی صدبار دانم

کزان باری هزار دیگرت هست

بدین معنی تو باکس برنیائی

[...]

۷ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۸

 

که را هجرت به پرسش کمتر آید

ز خون دل کنارش کم تر آید

نیارم بست در روی غمت در

که چون باد از ره روزن در آید

فرو شد در پیت روزم چه باک است

[...]

۱۱ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۱

 

بهار امسال خوشتر می نماید

چمن چون نقش آذر می نماید

چنان شد عارض بستان که با او

خط خوبان مزور می نماید

زکحلی برگ و سیمای شکوفه

[...]

۷ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۹۳

 

دلا فتراک آن جان و جهان گیر

وگرنه ترک من گو دست جان گیر

مرا در مملکت جائی است صافی

بر او سودی نمیگیرم زیان گیر

برآوردم به ننک از عشق نامی

[...]

۷ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۷

 

دگر بار ای دل سنگین فتادی

عنان در دست بد عهدی نهادی

ز در دم نیش ها دررک شکستی

ز چشمم چشمه ها بر رخ گشادی

فرامش کرده آن کزعشق صدبار

[...]

۷ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۸۹

 

زهی چتر قمر طرف کلاهت

بغلطاق سحر زلف سیاهت

غلامی را قبا کوتاه کرده

هزاران خسرو صاحب کلاهت

اگر زلفت بجنباند نسیمی

[...]

۷ بیت
اثیر اخسیکتی
 

اثیر اخسیکتی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۴۱

 

مرا گر ز آب حیوان جرعه ریزند

چه عیب آید که در پای تو دردم

چو اطلس بر سر شاهان نشسته

نه قصب آمد که در پای تو بُر دَم

گر آهن بودم از سختی شکستم

[...]

۵ بیت
اثیر اخسیکتی