گنجور

فلکی شروانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۴ - قصیده

 

سپهر مجد و معالی محیط نقطه عالم

جهان جود و عوالی چراغ دوده آدم

خدیو کشور پنجم یگانه گوهر انجم

جم دوم کی اعظم خدایگان معظم

زحل محل و فلک عز، قدر مراد و قضا کین

[...]

فلکی شروانی
 

فلکی شروانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - مطلع ثانی

 

کجا شد آنکه مرا خان بدو بدی خوش و خرم

که تا شد او دل و چشمم تباه شد ز تف و نم

ز هجر آن لب نوشین که بود همدم جانم

دلم برید و ز چشمم بریده می نشود دم

دلم ز حسرت خالش چو خال اوست پر از خون

[...]

فلکی شروانی
 

امامی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۷ - در مدح علاء الدوله ابوالفتح

 

بر اوج گنبد گردون ز موج لجه ی عالم

چو جرم زهره و تیر است و عین کوثر و زمزم

فروغ ساغر پهبا ز بزم داور گیبتی

شعاع جوهر جنجر ز، رزم خسرو اعظم

سپهر آخر شاهان جهان کشور شاهی

[...]

امامی هروی
 

ابن یمین » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ١٢٠ - قصیده در مدح طغایتمورخان

 

که برد رونق کان و که داد خجلت قلزم

بجز طغایتمور خان جم دوم بتعظم

شهی که پای بر اورنگ خسروی چو رسیدش

سپهر افسر منت نهاد بر سر مردم

زفرط حکمت و رفعت چو آصف است و سلیمان

[...]

ابن یمین
 

خواجوی کرمانی » دیوان اشعار » صنایع الکمال » قصاید » شمارهٔ ۴۴ - فی مدح الامیر الاعظم و السلطان المعظم جمال الدولة و الدین نیک پی نورالله مرقده

 

رسید موکب کوکب مثال خسرو اعظم

پناه ملک سلیمان خدیو اعدل اکرم

سپهر مهر معالی مه سپهر معانی

فروغ دیده ی دولت چراغ دوده ی آدم

جمال دولت و دین نیکپی تهمتن ثانی

[...]

خواجوی کرمانی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۶۹۷

 

بکش به ناز مرا ای به غمزه آفت مردم

که من به ناز نو خو کرده ام نه ناز و تنعم

چو از دردت به در کعبه رفتم و بنشستم

کبوتری ز حرم بانگ برکشید که قم قم

مرا که می رسد از غیب صد لطیفه شیرین

[...]

کمال خجندی
 

کمال خجندی » غزلیات » شمارهٔ ۷۱۴

 

چه خسته میکنی ای جان به غمزه خاطر مردم

یکی نگر سوی غمدیدگان به چشم ترم

شنیده ام که تو گفتی بد است حال فلامی

را که گفت که بگشا دهن به غیبت مردم

شبی که با تو نشیئم کدام بخت و سعادت

[...]

کمال خجندی
 

قاسم انوار » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲۲

 

بهیچ یار و دیاری اگر چه دل ننهادم

ولیک عاقبة الامر دل بمهر تو دادم

دری ز وصل گشادی، بروی من نظری کن

بیمن دولت وصل ببین که در چه گشادم؟

بیار جام مصفا، مگو حکایت فردا

[...]

قاسم انوار
 

رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۵۹ - نشاط اصفهانی

 

هنوز همسفرانم گرفته‌اند عنانم

که این نه راه حجاز است و من به کعبه رسیدم

رضاقلی خان هدایت
 

نیر تبریزی » سایر اشعار » شمارهٔ ۶۶

 

دم شاهی زنم از بندگی حضرت تو

حلقه‌ای گر ز سر زفت تو در گوش کنم

دل ز همخوابگی حور برآساید اگر

با خیال تو شبی دست در آغوش کنم

چگونه سر بدر آرم ز حلقّ سر زلفت

[...]

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۱ - ایضا

 

کدام سر و ببالای نازنین تو ماند

که من بسایۀ آن سرو جویبار بنالم

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۱ - ایضا

 

هزار سال گرم باشد عمر ایگل رعنا

بیاد روی تو هر لحظه چون هزار بنالم

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۱ - ایضا

 

چو از کنار توام دور داشت چرخ جفا جو

شوم بیاد کنارت بهر کنار بنالم

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۱ - ایضا

 

کجا روم چکنم درد خویش بکه گویم

بجز تو پیش که ایشاه تاجدار بنالم

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۱ - ایضا

 

گرم زمانه رهائی دهد ز قید مخالف

روم چو آهوی وحشی بکوهسار بنالم

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۱ - ایضا

 

نداد شمر امانم که در بر تو زمانی

بروزگار خود ز جور روزرگار بنالم

نیر تبریزی
 

نیر تبریزی » لآلی منظومه » بخش ۲۱ - ایضا

 

گرم حیات بماند روم بتربت مادر

ز دست شمر جفاجوی نابکار بنالم

نیر تبریزی
 
 
sunny dark_mode