گنجور

امیر شاهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳

 

لبالب است ز خون جگر پیاله ما

دم نخست چنین شد مگر حواله ما

بر آستان تو شب‌ها رود که مردم را

به دیده خواب نیاید ز آه و ناله ما

ز قد و روی تو شرمنده باغبان می‌گفت:

[...]

امیر شاهی
 

جامی » دیوان اشعار » واسطة العقد » غزلیات » شمارهٔ ۳۸

 

سرود مجلس درد است آه و ناله ما

حباب خون جگر لاله گون پیاله ما

به بزم وصل چو شمعیم با تو چرب زبان

به روغن است فتاده ز تو نواله ما

به باغ چند تماشای سرو و لاله کنیم

[...]

جامی
 

شاهدی » دیوان فارسی » غزلیات » شمارهٔ ۲

 

ز روی لطف بکن بوسه‌ای حوالۀ ما

همین بس است ز وجه حسن نوالۀ ما

[ز تیر غمزه خدنگی بکن حوالۀ ما

همین بس است ز خوان کرم نوالۀ ما

چو دور جام وصالش به کام ما نبود

[...]

شاهدی
 

میلی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۶

 

دلا رسیده به جایی کمند ناله ما

که خو گرفته به مجنون و شان غزاله ما

به اهل بزم چنان جام دوستی پر داد

که ریخت لای ته شیشه در پیاله ما

به گرد خوان بلا از هجوم آه، چو شمع

[...]

میلی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۸

 

ز عمر باج ستاند می دو ساله ما

به آفتاب شبیخون زند پیاله ما

ز بی قراری ما دردسر کشد بالین

شبی که دختر رز نیست در حباله ما

ز زیر بال ازان سر برون نمی آریم

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۵۹

 

حدیث خام مجویید در رساله ما

به مهر داغ رسیده است برگ لاله ما

چو جام لاله، می ما چکیده داغ است

کراست زهره که بر لب نهد پیاله ما؟

چو جامه حرم کعبه می نهد بر چشم

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۶۰

 

ز نوبهار شود چون شکفته لاله ما؟

که خون مرده کند باده را پیاله ما

اگر چه بلبل ما هیچ فصل نیست خموش

یکی هزار شود در بهار ناله ما

کجا به دیده ما هر ستاره می آید؟

[...]

صائب تبریزی
 

قدسی مشهدی » غزلیات » شمارهٔ ۶

 

اگرچه خدمت مسجد نشد حواله ما

چراغ میکده روشن شد از پیاله ما

به سنگ خاره چه می‌کرد بازوی فرهاد

نمی‌گشود اگر راه تیشه ناله ما

ز عکس چهره ما زرد شد رقم ور نه

[...]

قدسی مشهدی
 

سیدای نسفی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۷

 

ز بخت تیره بود تازه داغ لاله ما

فتیله آه بود در چراغ ناله ما

ز بحر کاسه گرداب پر نمی گردد

چگونه آب نگردد دل پیاله ما

جهانیان در گفت و شنود بربستند

[...]

سیدای نسفی
 

غالب دهلوی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸

 

مدام محرم صهبا بود پیاله ما

به گرد مهر تنیده ست خط هاله ما

زهی ز گرمی خویت نفس گرانمایه

گداز ناله ما آبیار ناله ما

چمن طراز جنونیم و دشت و کوه از ماست

[...]

غالب دهلوی
 
 
sunny dark_mode