|
غیرفعال و فعال کردن دوبارهٔ حالت چسبانی نوار ابزار به بالای صفحات
|
|
راهنمای نوار ابزار
|
|
پیشخان کاربر
|
|
اشعار و ابیات نشانشدهٔ کاربر
|
|
اعلانهای کاربر
|
|
ادامهٔ مطالعه (تاریخچه)
|
|
خروج از حساب کاربری گنجور
|
|
لغزش به پایین صفحه
|
|
لغزش به بالای صفحه
|
|
لغزش به بخش اطلاعات شعر
|
|
فعال یا غیرفعال کردن لغزش خودکار به خط مرتبط با محل فعلی خوانش
|
|
فعال یا غیرفعال کردن شمارهگذاری خطوط
|
|
کپی نشانی شعر جاری در گنجور
|
|
کپی متن شعر جاری در گنجور
|
|
همرسانی متن شعر جاری در گنجور
|
|
نشان کردن شعر جاری
|
|
ویرایش شعر جاری
|
|
ویرایش خلاصه یا برگردان نثر سادهٔ ابیات شعر جاری
|
|
شعر یا بخش قبلی
|
|
شعر یا بخش بعدی
|
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از درد و رنجی که در زندگی تجربه کرده، سخن میگوید. او به بیقراری و غم ناشی از نبودن دختر مورد علاقهاش اشاره میکند و اینکه این غم همچون آفتاب به زندگیاش حملهور شده است. شاعر همچنان از عدم توانایی خود در فراموش کردن رنگ و زیبایی گلها صحبت میکند و به تشنگی و داغی که در دل دارد، اشاره کرده و در نهایت به وضعیتی اشاره میکند که در میان خاکستر غم نشسته و هنوز هم تشنه است.
هوش مصنوعی: در این شعر به این موضوع اشاره میشود که عمر انسان بدون اینکه به او اجازه داده شود، از او گرفته میشود. همچنین، به نوشیدنی اشاره شده که در زیر نور آفتاب میدرخشد و به نوعی نشانه لذت و شادمانی است. در کل، مفهوم این شعر بر تلاش و زیبایی لحظات زندگی در مقابل گذر زمان تأکید دارد.
هوش مصنوعی: در شبهایی که عشق و زیبایی در کنار ما نیست، ما با ناراحتی و دردسرها دست و پنجه نرم میکنیم.
هوش مصنوعی: ما از زیر بال خود سر را بیرون نمیآوریم، زیرا نمیخواهیم که رنگ گل از نالهی ما تحت تأثیر نسیم از بین برود.
هوش مصنوعی: در میان خاکستر، به نیمهرسیده، همچنان تشنه و پرحرارت است، نشان از سرزندگی و زیبایی لالهمان دارد.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
لبالب است ز خون جگر پیاله ما
دم نخست چنین شد مگر حواله ما
بر آستان تو شبها رود که مردم را
به دیده خواب نیاید ز آه و ناله ما
ز قد و روی تو شرمنده باغبان میگفت:
[...]
سرود مجلس درد است آه و ناله ما
حباب خون جگر لاله گون پیاله ما
به بزم وصل چو شمعیم با تو چرب زبان
به روغن است فتاده ز تو نواله ما
به باغ چند تماشای سرو و لاله کنیم
[...]
ز روی لطف بکن بوسهای حوالۀ ما
همین بس است ز وجه حسن نوالۀ ما
[ز تیر غمزه خدنگی بکن حوالۀ ما
همین بس است ز خوان کرم نوالۀ ما
چو دور جام وصالش به کام ما نبود
[...]
دلا رسیده به جایی کمند ناله ما
که خو گرفته به مجنون و شان غزاله ما
به اهل بزم چنان جام دوستی پر داد
که ریخت لای ته شیشه در پیاله ما
به گرد خوان بلا از هجوم آه، چو شمع
[...]
حدیث خام مجویید در رساله ما
به مهر داغ رسیده است برگ لاله ما
چو جام لاله، می ما چکیده داغ است
کراست زهره که بر لب نهد پیاله ما؟
چو جامه حرم کعبه می نهد بر چشم
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.