گنجور

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ سوم در مدح شاه اسماعیل » بخش ۲

 

مگر که همدم اهل نظر ز عین وقار

بشمع عارض تو تافت تا فزود انوار

اهلی شیرازی
 

اهلی شیرازی » دیوان اشعار » قصاید مصنوع » قصیدهٔ سوم در مدح شاه اسماعیل » بخش ۳ - دایره مرکب مدور

 

ایا حریف طرب چون وزید باد بهار

چو لاله می خور و مهر از زمانه چشم مدار

اهلی شیرازی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۲۴

 

سحر که عامل دین را فزود رونق کار

فکند بیم هوا لرزه در تن اشجار

مگو جمیله مهرست در کنار زمین

مگو سفیدی برفست بر سر کهسار

یکی کشیده همه شب مشقت سرما

[...]

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » قصاید » شمارهٔ ۲۵

 

سپیده دم که شد از اختلاط لیل و نهار

ره مخالطه میش گرگ را دشوار

میان سبزه تر بود در چرا رمه

رسید گرگی و نگذاشت زان رمه آثار

ز مهد خاک گشوده بگرم مهری چرخ

[...]

فضولی
 

فضولی » دیوان اشعار فارسی » مقطعات » شمارهٔ ۲۹

 

میان سگ و گربه شبی نزاع افتاد

به گربه گفت سگ ای کاسه لیس لقمه شمار

تویی که نیست ترا بویی از طریق ادب

تویی که نیست ترا جز طریق دزدی کار

نمی شود که کسی لقمه برد به دهن

[...]

فضولی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۰

 

چنین که من ز تو خود را نموده‌ام بیزار

نعوذبالله اگر افتدم به تو سرو کار

هزار جان به جسد آیدم اگر روزی

کشی به قدر گناه انتقام از من زار

بسی نماند که از کرده‌های من باشی

[...]

محتشم کاشانی
 

محتشم کاشانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۹۲

 

زهی ز سلطنتت روزگار منت دار

شکار کرده خلقت دل صغار و کبار

جدار بزم تو را مهر گشته حاشیه پوش

سوار عزم تو را چرخ گشته غاشیه‌دار

قضا ز لطف تو بر سائلان عطیه‌فشان

[...]

محتشم کاشانی
 

شیخ بهایی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۳

 

اگر کنم گله من از زمانهٔ غدار

به خاطرت نرسد از من شکسته غبار

به گوش من، سخنی گفت دوش باد صبا

من از شنیدن آن، گشته‌ام ز خود بیزار

که بنده را به کسان کرده‌ای شها! نسبت

[...]

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت اول » بخش اول

 

مرا به مدرسه ها پیش از این به کسب علوم

قرار مدرسه و فکر درس بودی و کار

کنون به چشم غزالانم چنان کردند

که شب به خواب خوش اندر غزل کنم تکرار

شیخ بهایی
 

شیخ بهایی » کشکول » دفتر اول - قسمت دوم » بخش اول - قسمت دوم

 

طرب ای عاشقان خوش رفتار

طلب ای نیکوان شیرین کار

شیخ بهایی
 

رضی‌الدین آرتیمانی » قصاید » شمارهٔ ۲ - در مَدح مولای متقیان علی علیه السلام

 

دگر چه شد که دلم بر کشید ناله زار

دگر چه رفت که سر نیست در غم دستار

صبا چه گفت به بلبل زبی وفائی گل

که همچو اخگر آتش فشان شد از منقار

مگر که یار شکسته است ساغر پیمان

[...]

رضی‌الدین آرتیمانی
 

عرفی » قصیده‌ها » شمارهٔ ۱۴ - ترجمه الشوق در ستایش مولای متقیان علی علیه السلام

 

جهان بگشتم و دردا به هیچ شهر و دیار

نیافتم که فروشند بخت در بازار

کفن بیاور و تابوت و جامه نیلی کن

که روزگار طبیب است و عافیت بیمار

مرا زمانه طناز دست بسته و تیغ

[...]

عرفی
 

عرفی » قطعات » شمارهٔ ۲۱ - آزمایش

 

زهر هنر که زنم لاف ، امتحان شرط است

بیازمای مکن پیش از امتحان انکار

بلی ، کلیمم ،کاذب نبوتم ، کو: نیل؟

بلی ، خلیلم ،ناپخته دعوتم ، کو: نار

عرفی
 

عرفی » قصیده‌ها » شمارهٔ ۱۴ - ترجمه الشوق در ستایش مولای متقیان علی علیه السلام

 

جهان بگشتم و دردا به هیچ شهر و دیار

نیافتم که فروشند بخت در بازار

عرفی
 

فصیحی هروی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹ - مدح حسین‌خان شاملو

 

سحر‌ گهان که شکیب از برم گرفت کنار

به روی دل در صحبت گشود ناله زار

شب ولادت عید و جهانیان خرم

ولیک روز وفات فراغت من زار

حریفکان همه با یکدگر ز خرد و بزرگ

[...]

فصیحی هروی
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵

 

گذشت آن که روی لاله خیمه بر گلزار

شکوفه بر فلک افکند از طرب دستار

گذشت آن که چنان گرم بود مجمر باغ

که سوختی شررش چون سپند جان هزار

رسید اینک فصلی که وقت آمدنش

[...]

ابوالحسن فراهانی
 

ابوالحسن فراهانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۷

 

غمم نمی رود از دل به گریه بسیار

کسی به آب ز آینه چون برد زنگار

مرا چو چشمه شده چشم ها زجور فلک

کنم به ناخن از آن روی وی بر رخسار

خمیده قدم بر بار دل بود شاید

[...]

ابوالحسن فراهانی
 

سلیم تهرانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸ - در مدح حضرت امام رضا (ع)

 

رسید وقت که دیگر به ساحت گلزار

سوار باد شود برگ گل سلیمان وار

ز انبساط هوا بشکفد چو گل پیکان

ز لطف شعله شود سبز همچو دانه شرار

تذرو بال گشاید ز ذوق بر سر سرو

[...]

سلیم تهرانی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۶۸۰

 

گشاده رویی من برد دست خصم از کار

شراب شیشه شکن در پیاله شد هموار

کباب سینه گرم من است داغ جنون

زمین سوخته جان می دهد به تخم شرار

مکن ز سختی ره شکوه همچو نو سفران

[...]

صائب تبریزی
 

صائب تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵ - در مدح شاه صفی

 

نشست گل به سریر چمن سلیمان وار

گشود چون پریان بال، ابر گوهربار

شکوه از افق شاخ همچو صبح دمید

شفق نگار شد از لاله دامن کهسار

زمین ز تربیت ابر یوسفستان شد

[...]

صائب تبریزی
 
 
۱
۲۲
۲۳
۲۴
۲۵
۲۶
۲۹
sunny dark_mode