عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲ - در ستایش سلطان محمود رحمه الله
ازیرا که هرگز نگردد کهن
گل تازه کش اصل باشد سخن
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۸ - سخن گفتن ورقه با پدر و جواب دادن پدرش
سپاه گران مایه شد انجمن
همه شیر گیران پولاد تن
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان
کجایند گردان لشکر شکن
که ناید همی هیچ کس پیش من
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان
چو بشنید ورقه از او این سخن
ببد بر دلش نو غمان کهن
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۱ - شعر گفتن ربیع ابن عدنان
حصاری که دیوار او شد کهن
نباشد مر آن را بسی اصل و بن
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۲ - شعر گفتن ورقه در مرگ پدر
چو بشنید ورقه ازو این سخن
غم بابک و عشق آن سروبن
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۴ - چو شد یار با بارهٔ گام زن
به پیش تو خواهمش گردن زدن
کی تا من ز تو برخورم تو ز من
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه
دو ببر بر آشفتهٔ تیغ زن
بگشتند با یک دگر هر دو تن
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۵ - جنگ کردن پسر ربیع با گلشاه
چو کهتر برادر شنید این سخن
بجوشید از کینه آن سرو بن
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۰ - پیمان بستن ورقه و گلشاه
چو گلشه زورقه شنید این سخن
بنالید آن سر و تن سیم بن
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۲ - شب و روز کردش برفتن شتاب
چو آمد به نزدیک شهر یمن
پر از مهر جان و پر از رنج تن
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۲ - شب و روز کردش برفتن شتاب
کجا شاه بحرین و شاه عدن
به جنگ آمدستند سوی یمن
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۲ - شب و روز کردش برفتن شتاب
براند اسپ گرم آن شه صف شکن
رسید از ره اندر به شهر یمن
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۲ - شب و روز کردش برفتن شتاب
چه سودست اکنون ازین آمدن
که شوریده گشتست کار یمن
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۲ - شب و روز کردش برفتن شتاب
تو فردا خمش باش و بگسل سخن
به کار من اندر تو نظاره کن
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۲ - شب و روز کردش برفتن شتاب
ببد شاد دستور شاه یمن
بیاورد گردان لشکر شکن
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۳ - بیرون رفتن ورقه از شهر یمن به جنگ کردن
شهانشاه بحرین و شاه عدن
عجب داشتند از سپاه یمن