×
حزین لاهیجی » مثنویات » خرابات » بخش ۷ - در خطاب پادشاه که صلاح وی صلاح این کارگاه و فسادش تباهی نظام انام است گوید
به جایی که باشد رواج خزف
چرا گوهر آید برون از صدف؟
حزین لاهیجی » مثنویات » خرابات » بخش ۱۱ - مکالمهٔ شیخ الرئیس با کنّاس در قناعت و ترک تحمّل منّت از ناس در مذمّت طمع و زشتی آن گوید
ندانسته ای چون ز گوهر خزف
سزد گر بلافی به عزّ و شرف
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱ - ساقی نامه
گرفته دف لاجوردی بکف
همی ساید انگشت سیمین بدف
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - مغنی نامه
چو از جوشش می خم آورده کف
کفی بر کفی زن، گرت نیست دف
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۸
عیان شد بجنبش از آن آب کف
خلف ماند از آن خاک نعم الخلف
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۱۷ - حکایت
ندیمان و خاصانش از هر طرف
بایوان رسیدند و بستند صف
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۴۲ - حکایت
پی آزمون رفته از هر طرف
که جویند تیر افگنان را هدف
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ اول در نگارش احوال مشایخ و عارفین » بخش ۷۷ - سعدی شیرازی نَوَّرَ اللّهُ روحه
به خود سر فرو برده همچون صدف
نه مانند دریا برآورده کف
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۷۰ - فردوسی طوسی علیه الرّحمه
ز دریا یکی ریگ دارد به کف
دگر دُر بباید میان صدف
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۳۱ - صبای کاشانی
سلیمی یکی مار رنگین به کف
ولیکن نه تیر قضا را هدف
بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۱ - لک الحمد یا ذالعلا والکرم
به گوهر دهی پرورش در صدف
یکی را دهی غم یکی را شعف
وفایی شوشتری » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲ - منظومهٔ حدیث شریف کساء
ببالید، بر خود ز شوق و شعف
چو از قُرب حق یافت عزّوشرف
الهامی کرمانشاهی » شاهدنامه (چهار خیابان باغ فردوس) » خیابان اول » بخش ۴ - در منقبت شاه ولایت امیرالمومنین علی (ع)
مرا داد یزدان از آن رو شرف
که گردم ثناسنج شاه نجف