گنجور

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۰ - کشتن فرامرز،اژدها را

 

بلرزید زآسیب او کوه و دشت

ز دودش همه آسمان تیره گشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۰ - کشتن فرامرز،اژدها را

 

چو خورشید بر خاوران زرد گشت

شتابان سوی لشکر آمد ز دشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۶ - نهادن فرامرز،پر سیمرغ را برآتش

 

به یک ماه در گرد دریا بگشت

به هر بیشه و کوه اندر گذشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۸ - دیدن فرامرز،دخمه هوشنگ شاه

 

ابا مرد نادان به کار درشت

مشو گرنه زان خواری آید به مشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۴ - کشتن فرامرز، سر جادوان را

 

به شمشیر و گرز و به سنگ و به مشت

ز جادوان دیو چندان بکشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۴ - کشتن فرامرز، سر جادوان را

 

یکی دشت پیش آمدش چون بهشت

پر از گلشن و باغ پاکیزه کشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۵ - گم شدن فرامرز از لشکر

 

شب آمد سوی لشکرش بازگشت

ابا ویژگان اندر آن پهن دشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۵ - گم شدن فرامرز از لشکر

 

یکی مرغزاری چو خرم بهشت

تو گفتی که رضوان درو لاله کشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۶ - عاشق شدن فرامرز بر دختر شاه پریان

 

به رخسار خوش تر ز باغ بهشت

تو گفتی ز جان دارد آن مه سرشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۰ - سخن گفتن فرطورتوش با بزرگان خود

 

کزیدر سیه دیو چون بازگشت

پر از برف و سرما شود کوه و دشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۰ - سخن گفتن فرطورتوش با بزرگان خود

 

یکی کاخ بود از خوشی چون بهشت

همان خاک او مشک و زر بود و خشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۱ - سخن گفتن سیه دیو از نژاد فرامرز

 

چه مایه حصاری که از کوه و دشت

که از سم اسبش همی تازه گشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۱ - سخن گفتن سیه دیو از نژاد فرامرز

 

کنون پاسخ نامه باید نوشت

به خوبی و نیکی چو حور از بهشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۲ - پاسخ نامه فرطور توش به فرامرز رستم

 

چو بنوشت نامه پس اندر نوشت

به مهر و وفا تخم نیکی بکشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode