گنجور

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۵ - نهادن فرامرز،پر سیمرغ را برآتش

 

به یک ماه در گرد دریا بگشت

به هر بیشه و کوه اندر گذشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۷ - دیدن فرامرز،دخمه هوشنگ شاه

 

ابا مرد نادان به کار درشت

مشو گرنه زان خواری آید به مشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۳ - کشتن فرامرز، سر جادوان را

 

به شمشیر و گرز و به سنگ و به مشت

ز جادوان دیو چندان بکشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۳ - کشتن فرامرز، سر جادوان را

 

یکی دشت پیش آمدش چون بهشت

پر از گلشن و باغ پاکیزه کشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۴ - گم شدن فرامرز از لشکر

 

شب آمد سوی لشکرش بازگشت

ابا ویژگان اندر آن پهن دشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۴ - گم شدن فرامرز از لشکر

 

یکی مرغزاری چو خرم بهشت

تو گفتی که رضوان درو لاله کشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۵ - عاشق شدن فرامرز بر دختر شاه پریان

 

به رخسار خوش تر ز باغ بهشت

تو گفتی ز جان دارد آن مه سرشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۹ - سخن گفتن فرطورتوش با بزرگان خود

 

کزیدر سیه دیو چون بازگشت

پر از برف و سرما شود کوه و دشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۹ - سخن گفتن فرطورتوش با بزرگان خود

 

یکی کاخ بود از خوشی چون بهشت

همان خاک او مشک و زر بود و خشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۰ - سخن گفتن سیه دیو از نژاد فرامرز

 

چه مایه حصاری که از کوه و دشت

که از سم اسبش همی تازه گشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۰ - سخن گفتن سیه دیو از نژاد فرامرز

 

کنون پاسخ نامه باید نوشت

به خوبی و نیکی چو حور از بهشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۱ - پاسخ نامه فرطور توش به فرامرز رستم

 

چو بنوشت نامه پس اندر نوشت

به مهر و وفا تخم نیکی بکشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۳ - خوان اول کشتن فرامرز،شیران را

 

ز سینه گذر کرد بر روی پشت

بدین گونه آن هر دو دد را بکشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۵ - خوان سوم کشتن فرامرز،غول را

 

به هر چیز کو بر سر ما نوشت

ز کردار نیک و بد و خوب و زشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۶۵ - خوان سوم کشتن فرامرز،غول را

 

ازیشان دل پهلوان شاد گشت

روان گشت آسوده در پهن دشت

سرایندهٔ فرامرزنامه
 
 
۱
۲
۳
۴
۵