گنجور

حزین لاهیجی » مثنویات » فرهنگ نامه » بخش ۹ - صفت تیغ

 

خمش، بارگاه ظفر را رواق

دمش، از دو پیکر ببرد نطاق

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » فرهنگ نامه » بخش ۱۵ - حکایت

 

نداری به دل فکرگاه و رواق

ندانی چه رنجی ست، این طمطراق

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » فرهنگ نامه » بخش ۱۷ - در توصیف دارالسلطنه اصفهان گوید

 

به هر کلبه، هر حجره و هر رواق

به موزونی و دلپذیریست طاق

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۸ - حکایت

 

در آنجا به امداد اهل عراق

گرفتند جایی که نعم الوثاق

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » صفیر دل » بخش ۱۹ - حکایت

 

یکی پیر ترسا مرا در عراق

دو روزی شد از دوستی هم وثاق

حزین لاهیجی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۲

 

کمر بند جوزا شد او را نطاق

قمر از کمرگاه آن در محاق

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۹

 

در آن مجلس دلکش بی نفاق

ستاده بسی ساقی سیم ساق

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۲۵ - حکایت

 

بلی چون بود کام تلخ از فراق

دهد زهر طعم شکر در مذاق

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۲۸ - حکایت

 

که گر خوردی این میوه از اتفاق

زن اندر سرای من استی طلاق

آذر بیگدلی
 

آذر بیگدلی » دیوان اشعار » حکایات » شمارهٔ ۳۳ - حکایت

 

نشستند پهلوی هم ز اتفاق

گه از وصل گفتند و گاه از فراق

آذر بیگدلی
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۹ - غزل مثنوی

 

جفت ابروئی است کز سر تا به ساق

گشته اندر دلبری دردهر طاق

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۹ - غزل مثنوی

 

سال و مه سازد به اندوه فراق

روز و شب سوزد ز درد اشتیاق

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۹ - غزل مثنوی

 

لیک بالله طاقتم گردیده طاق

از غم هجران و اندوه فراق

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۹ - غزل مثنوی

 

زرد شد رویم چو زر اندر فراق

رحمی آخر ای نگار سیم ساق

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۹ - غزل مثنوی

 

باز هم چندی کنم خوبا فراق

سوزم وسازم به درداشتیاق

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۱۹ - در شرح حال خود گوید

 

حکایت ز وصل است واز اشتیاق

شکایت ز بخت است ودرد فراق

بلند اقبال
 

بلند اقبال » دیوان اشعار » مثنویات » بخش سوم » بخش ۴۲ - رقعه وعده گیری

 

ای به خویب یگانه ی آفاق

نبود برملازمان گر شاق

بلند اقبال
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
sunny dark_mode