اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۳ - رزم سوم گرشاسب با خسرو هندوان
به پشتش درآمد برون شد ز ناف
دلیری چنان کشته شد بر گزاف
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۳۶ - پاسخ دادن بهو مهراج را
بزد هر دو را خنجر دل شکاف
بدریدشان از گلو تا به ناف
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۴۰ - رفتن مهراج با گرشاسب
به دستان چکاوک شکافه شکاف
سرایان ز گل ساری و زند واف
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۸۰ - رفتن گرشاسب به درگاه شاه روم و کمان کشیدن
کرا نازمودی گه نام و لاف
نشاید شمردنش خوار از گزاف
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۰۰ - بازگشتن گرشاسب و دیدن شگفتیها
از آهو همه بیشه بیش از گزاف
از آن آب کافورش آمد ز ناف
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۱۶ - پند دادن گرشاسب نریمان را
بدان گه که آراست خواهی مصاف
منی بفکن از سر گه نام و لاف
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۱۸ - نامه گرشاسب به فغفور چین
بدو گفت شاهت گه نام و لاف
که باشد که راند زبان بر گزاف
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲۰ - آگه شدن فغفور از کشتن پسر
نریمان بخندید و گفت از گزاف
چه شوری هنر باید اینجا نه لاف
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۲۵ - جادویی کردن ترکان بر ایرانیان
به دشنه یکی گشته سینه شکاف
به خشت آن دگر باز دریده ناف
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۳۶ - رزم دیگر گرشاسب با شاه طنجه
یلان را به منقار درنده ناف
سران را به چنگال تارک شکاف
اسدی توسی » گرشاسپنامه » بخش ۱۳۷ - جنگ دیگر گرشاسب با شاه طنجه
برآنگونه زد نعره ی کوه کاف
که سیمرغ بگریخت از کوه قاف
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
کمربند زنجیر زد بر غلاف
ببست و گره زد ابر روی ناف
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۹ - ملاقات کردن فرامرز و بانوگشسب
ز نیروی بازوی خاراشکاف
شکاف افکنم در دل کوه قاف
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۰۴ - رزم کردن رای هندی با فرامرز
جهان شد ز پولاد چون کوه قاف
تبیره به دلش اندر افتاد کاف
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۵ - دیدن فرامرز،بازارگان و گفتن او به فرامرز از سیمرغ
بیفتادم از ناگهان بی گزاف
به یک پاره تخته سوی کوه قاف
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۶ - عاشق شدن فرامرز بر دختر شاه پریان
شب از بیم شمشیر خون در مصاف
بدرید شعر سیه تا به ناف
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۵۷ - رزم فرامرز با دیو سیاه و گرفتنش
کجات آن همه مردی و کام و لاف
بدادی سر خویشتن از گزاف
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۱ - صفت جنگ کردن خورشید
بزد بر زمین خویش را همچو قاف
بدرید جامه زبر تا به ناف
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۸۷ - رفتن دختران رستم با پسران زواره در شب به راه هند وراه دادن سیه مرد،ایشان را
دگر بر در نیمروز از معاف
گرفت ورها کرد بی کبرولاف