گنجور

فردوسی » شاهنامه » کیقباد » بخش ۳

 

به من داده بودند و بخشیده راست

ترا کین پیشین نبایست خواست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱

 

یکی شاه را بر دل اندیشه خاست

بپیچیدش آهرمن از راه راست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۴

 

که شاه جهان در دم اژدهاست

به ایرانیان بر چه مایه بلاست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۶

 

ازان رفتن میش اندیشه خاست

بدل گفت کابشخور این کجاست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۶

 

بیفشارد شمشیر بر دست راست

به زور جهاندار بر پای خاست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۹

 

تهمتن به اولاد گفت آن کجاست

که آتش برآمد همی چپ و راست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶

 

ازان پس تهمتن یکی نیزه خواست

سوی شاه مازندران تاخت راست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶

 

سیم هفته چون کارها گشت راست

می و جام یاقوت و میخواره خواست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » پادشاهی کی‌کاووس و رفتن او به مازندران » بخش ۱۶

 

مرا این هنرها ز اولاد خاست

که بر هر سویی راه بنمود راست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۱

 

به دست چپش مصر و بربر به راست

زره در میانه بر آن سو که خواست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۱

 

غمی گشت وز شاه زنهار خواست

بدانست کان روزگار بلاست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۲

 

همی گفت هرچند کاو پادشاست

جهاندار و پیروز و فرمان رواست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۳

 

کنون جای سختی و رنج و بلاست

نشستنگه تیزچنگ اژدهاست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۸

 

یکی دیو دژخیم بر پای خاست

چنین گفت کاین چربدستی مراست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » رزم کاووس با شاه هاماوران » بخش ۱۱

 

بپرسید کالکوس جنگی کجاست

که چندین همی رزم شیران بخواست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۶

 

بپیچید و برگشت بر دست راست

غمی شد ز سهراب و زنهار خواست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۷

 

دژ و گنج و دژبان سراسر تراست

چو آیی بدان ساز کت دل هواست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۸

 

فرستاد نامه سوی راه راست

پس نامه آنگاه بر پای خاست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۰

 

چو در شد ز در شاه بر پای خاست

بسی پوزش اندر گذشته بخواست

فردوسی
 

فردوسی » شاهنامه » سهراب » بخش ۱۲

 

که هرگز ز ترکان چنین کس نخاست

بکردار سروست بالاش راست

فردوسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۲۱
sunny dark_mode