گنجور

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۶۶ - شگفتی جزیرۀ بند آب

 

طلسمی که بستم تو دانی گشاد

چو دیدی ز کردار ما دار یاد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۳ - صفت حلالزاده و حرامزاده و دیگر شگفتی ها

 

گذشتی ازو گر بُدی پاکزاد

بماندی میانش ار بُدی بد نژاد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۵ - بازگشت گرشاسب از هند به ایران

 

زره سوی ایوان کشیدند شاد

همه رنج‌ها پهلوان کرد یاد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۵ - بازگشت گرشاسب از هند به ایران

 

که ره سوی این رز شما را که داد

کدام ابله غرچه این در گشاد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۵ - بازگشت گرشاسب از هند به ایران

 

سرای و همه چیز آن بد نژاد

ستد مر جهان پهلوان را بداد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۵ - بازگشت گرشاسب از هند به ایران

 

به نامه ز گرد سپهبد نژاد

بسی کرد خشنودی و مهر یاد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۶ - داستان شاه روم و دخترش

 

پدرش از بنه هیچکس را نداد

که بی او نبودی یکی روز شاد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۸ - رفتن گرشاسب به شام

 

بر مردم کاروان رفت شاد

جدا کالای هر کسی باز داد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۷۸ - رفتن گرشاسب به شام

 

ندانمش گفت از هنر وز نژاد

ولیکن چنان کس ز مادر نزاد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۰ - رفتن گرشاسب به درگاه شاه روم و کمان کشیدن

 

تو مردی یک اسپه نهفته نژاد

به تو چون دهد چون بدیشان نداد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۰ - رفتن گرشاسب به درگاه شاه روم و کمان کشیدن

 

بدو گفت گرد سپهبد نژاد

مرا باب نامم کمان کش نهاد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۰ - رفتن گرشاسب به درگاه شاه روم و کمان کشیدن

 

ز مردان به فرزند گیرند یاد

زن از شوی و مردان ز فرزند شاد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۰ - رفتن گرشاسب به درگاه شاه روم و کمان کشیدن

 

زبان مرد بازارگان برگشاد

همه داستان پیش شه کرد یاد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۱ - وصف بیابان و رزم گرشاسب با زنگی

 

دگر هرکرا بد سزا هدیه داد

به نامه بسی پوزش آورد یاد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۵ - نامه ی اثرط به گرشاسب

 

همه بومش از ریگ دارد نهاد

همی خواهد آکندن از ریگ باد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۷ - رسیدن گرشاسب به یاری اثرط و شبیخون او

 

ز بس خشم و کین کرد سوگند یاد

که بدهم من امشب بدین جنگ داد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۷ - رسیدن گرشاسب به یاری اثرط و شبیخون او

 

زد اسپ از میان شاه کابل چو باد

سوی لشکر زابل آواز داد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۸ - آمدن گرشاسب به بتخانه ی سوبهار

 

همی هر یک از پر طاووس باد

زدش هر زمان و آفرین کرد یاد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۸۸ - آمدن گرشاسب به بتخانه ی سوبهار

 

نه از جفتش آمد نه از گنج یاد

گریزان سوی مولتان سر نهاد

اسدی توسی
 

اسدی توسی » گرشاسپ‌نامه » بخش ۹۱ - رفتن گرشاسب به ساختن سیستان و اتمام آن

 

سپهبد گرفت از پدر پند یاد

وز آنجا سوی سیستان رفت شاد

اسدی توسی
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶