×
حمیدالدین بلخی » سفرنامهٔ منظوم » حکایت دوم
گرچه بر روی خوان سواری تو
داری از من هر آنچه داری تو
۱ بیت
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۶ - نشستن بهرام روز شنبه در گنبد سیاه و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم اول
گفت من خود ز وامداریِ تو
نرسیدم به حقگزاری تو
۱ بیت
نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۳۱ - نشستن بهرام روز پنجشنبه در گنبد صندلی و افسانه گفتن دختر پادشاه اقلیم ششم
بر قیاس نواله خواری تو
ناید از من سپاس داری تو
۱ بیت
عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۶۹۳
ای سیه گر سپید کاری تو
سرخ رویی و سبز داری تو
من به جان سوختم بگو آخر
با شب و روز در چه کاری تو
روز به کار تو کی توانم برد
[...]
۸ بیت
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۵۵ - در بیان آنکه اصل در آدمی خلق است صورت را اعتبار نیست. زیرا که روز قیامت هرکس بلخق خود خواهد حشر شدن. اگر بصفت سگ باشد بصورت سگ حشر شود. دلیل بر آنکه التفات بر صورت نیست، حق تعالی سگ اصحاب کهف را از سلک اولیا خواند که ورابعهم کلبهم، چون در او خلق مردان بود صورتش رااعتبار ننهاد که ان اللّه لاینطر الی صورکم و لا الی اعمالکم و لکن ینظر الی قلوبکم و نیاتکم.
گرچه اسباب و مال داری تو
چونکه دل را بحق سپاری تو
۱ بیت
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۱۳ - پیغام پنجم شب به روز
سرّشان از بزرگواری تو
فاش شد از سفیدکاری تو
۱ بیت
حکیم نزاری » مثنوی روز و شب » بخش ۱۵ - پیغام ششم شب
از بزرگی و شهریاری تو
جز کلهگوشهای چه داری تو؟
۱ بیت
اوحدی » جام جم » بخش ۱۲۱ - در عروج روح به عالم اصلی
کرد ایزد ز بهر یاری تو
حس ده گانه را حواری تو
۱ بیت
جلال عضد » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۱۲
پیشوای زمانه زین الدّین
سرور اهل روزگاری تو
آسمان را غلام می خوانی
چرخ را بنده می شماری تو
در جهان آن یگانهای امروز
[...]
۳ بیت
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۷ - مشورت کردن پدر ریا با ریا در خواستگاری کردن وی از برای عیینه
همه یکدل به دوستداری تو
یکزبان بهر خواستگاری تو
۱ بیت