پدری داری اندرین بالا
گشته در اصل و در گهر والا
گر ازین قبه ره به دریابی
خویش را پیش آن پدر یابی
پدرت را برادران هستند
همه را جفت و مادران هستند
سر به سر نور و جمله روحانی
فارغ از ننگ عالم فانی
طلب آن تبارو خویشی کن
روی در روی فضل و پیشی کن
تو درین چارمیخ طبع و هوا
نام ایشان مبر، که نیست روا
نکنی امتزاج با انجم
تا نگیری طبیعت پنجم
خر عیسیست این تن مردار
سوزن او تعلق و پندار
چه شوی بستهٔ خر و سوزن؟
زین دو بیگانه خیمه یکسوزن
تا نفس هست و نفس، کاری کن
گرد خویش از عمل حصاری کن
مادرانند این مراکب دون
پدرانت، کواکب گردون
برفلک داری، ای پسر، آیا
پسرا، میل کن سوی بابا
مادران را به دختران بگذار
صحبت این بد اختران بگذار
تو چو عیسی از آن پدر زادی
نه تو زین مادران غرزادی
کرد ایزد ز بهر یاری تو
حس ده گانه را حواری تو
کاهلی را به خویش راه مده
دل به این آب و این گیاه مده
با خدای خود ار بدانی شد
آشنا آن زمان توانی شد
جهد آن کن که پاک شوی
حیف باشد که خاک خاک شوی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
چون بیامد بوعده بر سامند
آن کنیزک سبک زبام بلند
برسن سوی او فرود آمد
گفتی از جنبشش درود آمد
جان سامند را بلوس گرفت
[...]
چیست آن کاتشش زدوده چو آب
چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب
نیست سیماب و آب و هست درو
صفوت آب و گونه سیماب
نه سطرلاب و خوبی و زشتی
[...]
ثقة الملک خاص و خازن شاه
خواجه طاهر علیک عین الله
به قدوم عزیز لوهاور
مصر کرد و ز مصر بیش به جاه
نور او نور یوسف چاهی است
[...]
ابتدای سخن به نام خداست
آنکه بیمثل و شبه و بیهمتاست
خالق الخلق و باعث الاموات
عالم الغیب سامع الاصوات
ذات بیچونش را بدایت نیست
[...]
الترصیع مع التجنیس
تجنیس تام
تجنیس تاقص
تجنیس الزاید و المزید
تجنیس المرکب
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال یک حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.