گنجور

سنایی » طریق التحقیق » بخش ۱۴ - مدح امیرالمومنین علی‌(‌ع‌)

 

شور و شر در دیار کفرافکند

شاخ بدعت زبیخ و بن برکند

سنایی
 

انوری » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۲۱۴

 

به خدایی که دست قدرت او

ناوک مجری قدر فکند

دست قهرش مگر ز وعد و وعید

جوز در مغز معصیت شکند

کز ملافات مردک جاهل

[...]

انوری
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۳ - دیدن بهرام صورت هفت پیکر را در خورنق

 

رغبت کام چون فزون فکند

دل تقاضای کام چون نکند؟

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۱۹ - بر تخت نشستن بهرام به جای پدر

 

هفت سال از جهان خراج افکند

بیخ هفتاد ساله غم برکند

نظامی
 

نظامی » خمسه » هفت پیکر » بخش ۲۳ - عتاب کردن بهرام با سران لشگر

 

گه در ابروی هند چین فکند

گه به هندی سپاه چین شکند

نظامی
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۲۲ - رسیدن شمس الدین و مولانا به یکدیگر

 

طمع اندر کس دگر نکند

مهر باقی ز دل برون فکند

سلطان ولد
 

سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۱۳۰ - در بیان آنکه سرّ به نااهل نشاید گفتن که او را زیان دارد. زیرا هر سخن را سرّی است و هر سرّی را سرّی دیگر هرکه سخن را داند و سر سخن را نداند ناچار کژ رود و باز سر پیش سر سر همچون سخن است، کسی که سر سر را نداند شنیدن سر زیانش دارد از این سبب موسی علیه‌السلام آن شخصی را که از حضرتش زبان و حوش و طیور التماس می‌کرد منع می‌فرمود و می‌گفت سلیمانی باید که از دانش زبان مرغان زیان نکند، در حق تو دانستن آن زهر قاتل است. باز وی لابه می‌کرد و موسی منع می‌فرمود تا سؤال و جواب از حد گذشت. آخرالامر گفت «ای موسی اگر همه نباشد باری زبان خروس و سگ که در خانه و بر درند بیاموز تا محروم نروم.» موسی زیان آنرا در آن آموختن مشاهده می‌فرمود، چندانکه منعش می‌کرد ممکن نمی‌شد و پند موسی را قبول نمی‌کرد، تا عاقبت آندو زبانرا به وی آموخت و فرمود که «یقین دان که از دانش این زیانمند خواهی شدن.»

 

او زیان را به دیگران افکند

لاجرم بهر خویش چاهی کند

سلطان ولد
 

اوحدی » جام جم » بخش ۱۱۶ - در منع تقلید

 

عارف کردگار زر چکند؟

ولی‌الله بار و خر چه کند؟

اوحدی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۴

 

رخنه در حصن کفر و کین افکند

دل ز دنیا و دَر ز خیبر کند

حزین لاهیجی
 

حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۲۷

 

هرچه ادراک آن حواس کند

روح از آن شربتی به کان کند

حزین لاهیجی