سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب السّابع فصل فیالغرور و الغفلة والنسیان و حبّالامانی والتّهور فی امور الدّنیا و نسیانالموت والبعث والنشر » بخش ۱۹ - در دوازده برج گوید
همه عطار شکل و ناک دهند
همه بزاز روی و دلق زهند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۸ - فی مثالب المنحولین
خلق از این غم به جمله باز رهند
که ز افعال مایهٔ گنهند
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۹ - فی صفةالسّعد والنّحس منالکواکب السبعة
دو ازین هفتگانه نحس نهند
در همه وقتها بَد و تبهند
کمالالدین اسماعیل » قطعات » شمارهٔ ۷۸ - وله ایضا فی صفتها
تا ترا مالش زبان ندهند
راز را با تو در میان ننهند
کمالالدین اسماعیل » مثنویات » شمارهٔ ۱ - وله ایضا فی صفتها
تا ترا مالش زبان ندهند
راز را با تو در میان ننهند
سعدی » مواعظ » قطعات » شمارهٔ ۹۹
آدمیسان و نیک محضر باش
تا تو را بر دواب فضل نهند
تو به عقل از دواب ممتازی
ورنه ایشان به قوت از تو بهند
سلطان ولد » ولدنامه » بخش ۳۰ - باز گستاخی و حسد کردن مریدان بعد از آنکه توبه و استغفار کرده بودند
هیچ بیپیشوا قدم ننهند
دامنش را ز دست خود ندهند
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » اعتقادنامه » بخش ۲۷ - اشارت به صراط
چون ز میزان و وزن آن برهند
بر جهنم پلی عجب بنهند
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۲ - این معدلت نامه ایست متحف به سلاطین که سلاله طین فطرت آدم اند و لهوی را که آخر آن فناست و آن شغل به زخارف دنیاست از دل ایشان بیرون برده اند و صورت عافیت از آن بلا را عاقبت خیر ایشان کرده که حرز خلد ملکهم حاشیه صحیفه روزگار ایشان باد و دعای دام بقائهم دام مرغ اجابت شکار ایشان
دشمنان گردن نیاز نهند
شیوه انقیاد ساز دهند
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۷ - عادل که از حرف عین چشم عالمی بر وی است و از دال و لام دل جهانیش در پی آن به که در همه چشم ها خود را نغز نماید و به همه دل ها نیکو درآید در نغز کاری پیشوایی باشد و در نیکوکرداری راهنمایی
کجروان روی در ره تو نهند
وز کجی همچو راستان برهند
وحشی بافقی » گزیدهٔ اشعار » مثنویات » در گله گزاری و ستایش
ناف آهو به خاک جای دهند
فضلهٔ گربهاش به جای نهند
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۶۸ - وصال شیرازی
طرفه حالی است اینکه مردم دهر
مردگان را به زنده فضل نهند
تا نمیرند جمله اهل کمال
خود ز انکار نقصان نرهند
ادیب الممالک » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴
وزرا پاسبان پادشهند
وزرا خسروان بی کلهند
وزرا در سپهر دولت و ملک
تیر و کیوان و آفتاب و مهند
صدر دیوان ستون ایوانند
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » اضافات » شمارهٔ ۱۵ - آیین نصیری
کز برنج لطیف ساز دهند
بر سر خوان دوستان بنهند
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۲۳ - در وظیفهشناسی
هر صباحی وظیفهایت نهند
هر دمی درس تازهایت دهند
ملکالشعرا بهار » منظومهها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۲ - در شکایت از خالق
زن و مردی که نان به خلق دهند
هرچه آید به کف به سفره نهند