سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲ - اندر بدایت پادشاهی بهرامشاه
پادشا خویش آتش و دریاست
خاک و خویشی او چو باد هواست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲ - اندر بدایت پادشاهی بهرامشاه
ایزد از بنده راستی درخواست
دولت راست راستکان راست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱۳ - التمثّل فی عصمة قتل المظلوم
شاه یک شب سحرگهی برخاست
برِ زن رفت و عذر رفته بخواست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱۴ - حکایت در حلم و بردباری نوشیروان
دل خازن ز بیم شه برخاست
جام جُستن گرفت از چپ و راست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱۷ - حکایت
هردو را پیش خواند و مرغ بخواست
شحنه را گفت اگر نگویی راست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۱۹ - در کفایت و رای پادشاهی
که چنین است و حق به دست شماست
لیکن این از جواب گردد راست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲۰ - حکایت اندر حلم و سیاست و تحمّل پادشاه از رعیت
لیک زین پس چو دادخواهی خواست
به تأمّل نگاه کن چپ و راست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲۲ - اندر معنی بیداری ملوک و سلاطین و حفظ و بخشش ایشان
از برِ شاه آهویی برخاست
که به جستن تو گفتیی که صباست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲۶ - در عدالت و ستم ناکردن
شه چو غوّاص و ملک چون دریاست
خفتنش در درون آب خطاست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۲۹ - در بینوایی و فقر دبیران گوید
عادل و کم طمع به ملک سزاست
طامع و ظالم از خدای جداست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب الثامن ذکرالسطان یستنزلالامان » بخش ۳۴ - در عدل نمودن و ظلم کردن
دولت اکنون ز امن و عدل جداست
هرکه ظالمتراست ملک او راست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۶ - حکایت
از قضا را وبای گاوان خاست
هرکرا پنج بود چار بکاست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۲۰ - اندر مذمّت خال گوید
خواجه خواند چو کار باشد راست
پس چو شد کژ غلامزادهٔ ماست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۲۸ - اندر قرابت فقیه گوید
گرش همسایه دید از چپ و راست
گوید این عقد اخوتست رواست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۰ - التمثّل فیالقناعة و ترک الحاجة
گفت این از خدای باید خواست
از من این خواستن نیاید راست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۰ - التمثّل فیالقناعة و ترک الحاجة
برتری مر خدای را زیباست
که به ملکت همیشه بیهمتاست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۴۵ - فی تفصیل العلل و بیانالامراض
فالج از اصل و فعل استرخاست
لیک بر جانبیست چپ یا راست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب التاسع فیالحکمة والامثال و مثالب شعراءالمدّعین ومذّمةالاطباء والمنجّمین » بخش ۵۲ - در شرف و وبال و صعود و هبوط کواکب گوید
راس را خانهٔ شرف جوزاست
سرطان آنکه مشتری را جاست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۵ - فی بیان حاله و حسب احواله رحمةاللّٰه علیه
این سخنها ز کاتب چپ و راست
عذر سیصد هزار ساله بخواست
سنایی » حدیقة الحقیقه و شریعة الطریقه » الباب العاشر فی سبب تصنیف الکتاب و بیان کتابة هذا الکتاب رعایة لذوی الالباب » بخش ۲۶ - در شرع و شعر گوید
شرع چون صبح صادق آمد راست
که فزون شد به نور و هیچ نکاست