جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۵۷ - مشورت کردن پدر ریا با ریا در خواستگاری کردن وی از برای عیینه
گفت باری مرا چه بازار است
که ازان خاطر تو دربار است
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر دوم » بخش ۶۴ - به هم رسیدن شیخ سری قدس سره و تاجر و خریداری کردن شیخ سری تحفه را از وی
که دلش بهر تحفه دربار است
قیمت تحفه را طلبگار است
جامی » هفت اورنگ » سلسلةالذهب » دفتر سوم » بخش ۴ - پایه دعاگویی جناب خداوندگاری چنان بلند است که مادام که قلم بلند بالا پای بر قبه قصر قصه قیصر و کنگر ایوان داستان نوشیروان ننهاد سر او به آن نرسید لاجرم سر کرده و سر بر آن درآورده همواره این رقم می زند که سایه دولتش پاینده باد و آفتاب معدلتش تابنده
رمحش آن اژدهای خونخوار است
کش درون مخالفان غار است
هلالی جغتایی » شاه و درویش » بخش ۲۷ - مناظرهٔ تیر و کمان با یکدیگر
خویشتن را به قصد جنگآراست
به کمان گفت: ای کج ناراست
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش پنجم - قسمت اول
و آنکه ناقص بود، خبردار است
خبرش همچو اسم ناچار است
کلیم » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۵
عشق را بخت تیره در کار است
جلوهٔ شمع در شب تار است
خوش به گرد سر تو میگردد
جگرم خون ز رشک دستار است
بسکه بازار خار و خس گرم است
[...]
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۱۶
این مقام عقول و انوار است
بو اگر برده ای سخن زار است
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۱
آخرت جنّت است یا نار است
کشته ات یا گل است یا خار است
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۱
منشا ءش فقد عقل و انوار است
عدم علم و کشف اسرار است
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۳۳
منحرف در سلوک، بسیار است
بر خط مستقیم، دشوار است
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۴۱
صفحه ها، طبله های عطار است
نقطه ها، نافه های تاتار است
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۴۱
از کنارم که خلوت یار است
ز جگر پاره پاره گلزار است
حزین لاهیجی » مثنویات » ودیعة البدیعه (حدیقهٔ ثانی) » بخش ۴۱
قلم اکنون به دیده ام خار است
صفحه بر طبع نازکم بار است
آذر بیگدلی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۱۱
راست گفتی، نه جای انکار است
که در این کار عیب بسیار است
نورعلیشاه » جامع الاسرار » بخش ۹ - حکایت در فوائد سخن
گر همه گل و گر همه خار است
اثر رنگ و بوی آن یار است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » روضهٔ دوم در ذکر فضلا و محقّقین حکما » بخش ۴۵ - سنائی غزنوی قُدِّسَ سِرُّه
زان ربا ده بتر ز میخوار است
کاین مروت بر آن سخا آر است
رضاقلی خان هدایت » تذکرهٔ ریاض العارفین » فردوس در شرح احوال متأخرین و معاصرین » بخش ۱۲ - حسینی قزوینی
گر سفر بهر جستن یار است
یار با تست این چه پندار است
بلند اقبال » دیوان اشعار » ترجیعات » شمارهٔ ۱
دیده از بهر دیدن یار است
دوش بهر کشیدن بار است
چشم وابرو و بینی اربینی
اسم اعظم در او پدیدار است
بهر این است گوش تا شنوی
[...]
افسر کرمانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - روضه خلد
جنت این، یا فضای گلزار است
کوثر این، یا زلال انهار است؟
عنبر این یا شمیم باد صبا،
لادن این، یا نسیم اسحار است؟
روضه خلد یا که ساحت باغ،
[...]
ترکی شیرازی » دیوان اشعار » فصل پنجم - قطعهها و تکبیتیها » شمارهٔ ۸۷ - روزگار غدار
ظلم و بیداد و عذر و جور و جفا
عادت روزگار غدار است
ظاهرش گوسفند قربانی ست
باطنش گرگ آدمی خوار است
پسری با پدر نکشته کسی
[...]