گنجور

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۱ - داستان مهندسی که گنج‌خانه ساخت

 

ظالمی داشت زر برون ز حساب

شب‌ نمی‌شد ز بیم‌ دزد به‌ خواب

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۵ - پنجمین ماه در زندان

 

همه عریان ز شدت تب و تاب

گرد هم درتنیده چون گرداب

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۴۸ - حکایت محمود غزنوی

 

گشت این بهر جاهلان اسباب

عالم و دین و علم کشت خراب

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۰ - داستان مسافرت به یزد

 

حال پرسیدم و بداد جواب

گشتم از آن جواب در تب و تاب

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۲ - در شکایت از خالق

 

دیدم از رهن دادن اسباب

کار مخلص شود عظیم خراب

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۲ - در شکایت از خالق

 

من ز هجران دخت در تب و تاب

مادر از هجر پور، دیده پر آب

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۳ - سیل در اصفهان

 

بست سی‌وسه چشمه را سیلاب

وز دو بازوی پل برون زد آب

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۵۳ - سیل در اصفهان

 

گوسفند و درخت و گاو ، بر آب

گردگردان چو گوی در طبطاب

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۶۳ - در عقل و علم

 

می‌شود تیره سطح صافی آب

آبدانی بدل شود به خلاب

ملک‌الشعرا بهار
 

ملک‌الشعرا بهار » منظومه‌ها » کارنامهٔ زندان » بخش ۸۲ - گفتار دهم در صفت زن گوید

 

کار زن برتر است از این اسباب

هست‌یکسان‌حجاب‌ و رفع حجاب

ملک‌الشعرا بهار
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۲

 

ساقیا بی تکلف آر شراب

بین الا حباب تقسط الآداب

با شتاب آرمی درنگ مکن

که بود عمر درگذر به شتاب

ای که افسوی عمر رفته خوری

[...]

صغیر اصفهانی
 

صغیر اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۸۲

 

ساقیا بی تکلف آر شراب

بین الا حباب تقسط الآداب

با شتاب آرمی درنگ مکن

که بود عمر درگذر به شتاب

ای که افسوی عمر رفته خوری

[...]

صغیر اصفهانی
 
 
۱
۲۳
۲۴
۲۵