گنجور

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۱

 

هر جفایی که ممکن است ازوست

من تحمل کنم ولی نه نکوست

گر دلم میل جانب او کرد

میل دل‌ها همه به جانب اوست

بوی زلف تو همدم بادست

[...]

ابن حسام خوسفی
 

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۲

 

سنبل تر دمیده بر گل دوست

بوی گل می‌دمد ز سنبل دوست

باد عنبر شمیم می‌گذرد

یافت بویی مگر ز کاکل دوست

هر تجمل که هست در خورشید

[...]

ابن حسام خوسفی
 

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۸

 

لَمَع البَرقُ و النُجوم یَلوح

اَسقِنِی الرَاح ذاکَ راحَتُ روح

امشب از نرگس تو مخمورم

جرعه‌ای از لبت به وقت صبوح

پند ناصح چو درنمی‌گیرد

[...]

ابن حسام خوسفی
 

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۵۶

 

گل به فصل بهار می خندد

سبزه بر مرغزار می خندد

غنچه ی دلگشای تنگ دهان

چون لب لعل یار می خندد

ابر بر لاله زار می گرید

[...]

ابن حسام خوسفی
 

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۹۴

 

خبری جان دل ز جانان پرس

درد بسیار شد ز درمان پرس

ما کجا و وصال یار کجا

هر چه پرسی ز ما ز هجران پرس

پیش آدم حدیث رضوان گوی

[...]

ابن حسام خوسفی
 

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۴۰

 

طرفه طوطیّ شکّرستانیم

عندلیب هزار دستانیم

طایر آشیان لاهوتیم

تو چه دانی که ما چو مرغانیم

در زوایای قدس معتکفیم

[...]

ابن حسام خوسفی
 

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۵۸

 

چون بلا نیست بی مشیَّت او

دل نهادیم بر بلیَّت او

جلوه حسن یار بین و مبین

حال کیفیت و کمیَّت او

مفلسانیم و با هزار امید

[...]

ابن حسام خوسفی
 

ابن حسام خوسفی » غزلیات » غزل شمارهٔ ۱۶۰

 

بلبل از شاخ گل زند هوهو

نغمه کبک و بانگ تیهو هو

بگذر وقت گل به باغ بهار

بشنو از مرغزار آهو هو

در رخ و زلف آن نگار نگر

[...]

ابن حسام خوسفی
 

ابن حسام خوسفی » ترجیعات » شمارهٔ ۱ - خیز تا چنگ در چغانه زنیم

 

رویت آیینه‌ای ز صُنْعِ خداست

خط سبزت سواد مشک خطاست

سنبلت کابروی نسرین است

بر گل تر ز مشک غالیه‌ساست

آنچه در آب خضر پنهان است

[...]

ابن حسام خوسفی