گنجور

 
۱
۲
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷

 

هوس مملکت چرا نبود

بعد ازین هر گدا و تونی را

که به جای خلیفه در بغداد

بنشاندند کازرونی را

۲ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۷

 

به نسب نیست نسبت مردم

هر کسی را به نفس خود شرف است

شرف در به جوهر خویش است

نه ز پاکی جوهر صدف است

۲ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۴

 

پادشاها ز عمر خویش مرا

بی حضور شما چه فایده است

از دعا گو به غیبت و حضور

شاه را جز دعا چه فایده است

همچنان چون ز حضرتت دورم

[...]

۳ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۷

 

دیدن خواجگان بلایی بود

بنده عمری ازین بلا می‌جست

ناگهانش به علت رمدی

دولتی داد اتفاقی دست

رفت در کنج خانه‌ای تاریک

[...]

۵ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۲۸

 

دیدمش دوش رخ تراشیده

گفتم ای جان و دل که روی تو خست

گفت مشاطه بهر چشم بدان

خالی از وسمه بر رخم می‌بست

عرضم زانکه سخت نازک بود

[...]

۳ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۳۸

 

خواجه از قول باز می‌گردد

خواجه را شرط و قول و پیمان نیست

دلپذیر است قول او لیکن

لیکنش بازگشت چندان نیست

۲ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۴۱

 

صدر عالی، کمال دولت و دین

ای به تو کشور کرم، آباد

در سخا و مروت و احسان

مثل تو مادر زمانه نزاد

هر که او دست در رکاب تو زد

[...]

۷ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۴۲

 

پادشاها صبوح دولت تو

متصل با صباح محشر باد

بنده امروز پنج روز گذشت

که برین برهمی زنم فریاد

نه کسی می‌رسد به فریادم

[...]

۸ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۵۴

 

میر مسعود پیر گشت و هنوز

همچو اطفال کعب می‌بازد

قدمی و دمی عجب دارد

که بدین تیزد و بدان تازد

هر کجا او قدم زند یادم

[...]

۴ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۵۶

 

همنشین بدان مباش که نیک

از بدان جز بدی نیاموزد

خار آتش فروز سوختنی

که ز گل جاه و شوکت اندوزد

عاقبت بر کند دل از صحبت

[...]

۴ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۶۰

 

ای امیری که شهسوار فلک

با تو پیوسته هم عنان باشد

با سوار فلک اگر گویی

که مرو بعد ازین بران باشد

هر کجا فتح در حدیث آید

[...]

۶ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷۲

 

خسروا این امیر کرمان چند

کفن خود چو کرم پیله تند

خیل کرمان تو مورگیر و ملخ

با سلیمان و ملک او چه زند

آفرین بر ثبات و حلم تو کو

[...]

۶ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷۵

 

خسروا نایبان استیفا

کار بر من دراز می‌گیرند

وجه انعام پار و امسالم

می‌دهند و فراز می‌گیرند

پنج امسال می‌دهند ولی

[...]

۳ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۷۸

 

خسروا یاد می‌کنم هر دم

به سر تخت خسروی سوگند

که به همراهی مواکب شاه

هست چون دیده‌ام دل اندر بند

چشم زخمی رسید ناگاهم

[...]

۵ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۸۴

 

نفس من اگر چه جانبخش است

جگرم غرق خون چو مشک بود

گرچه دریا به ابر آب دهد

لب دریا همیشه خشک بود

۲ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۰۱

 

شتر وابچه دیار عرب

کرد قیتولهای مردم پر

نفس من نیز رغبتی می‌کرد

گفتم ای نفس فی السلامه مر

شتر وابچه عرب چه کنی

[...]

۳ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۰۲

 

خسرو اخاک درگه تو مرا

از غبار ذر ور نیکوتر

لیک در حالتی چنین که منم

غیبتم از حضور نیکوتر

حال چشمم بدست دور از تو

[...]

۳ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۰۵

 

آنکه از کبر، یک وجب می‌دید

از سر خویش تا به افسر هور

وانکه می‌گفت شیر معرکه‌ام

دولت شاه ساخت او را کور

قوت الظهر پشت او شکست

[...]

۴ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۱۴

 

ای وزیری که ملک جاه تو راست

از سماوات و ارض افزون عرض

از زمانه شکایتی دارم

بر ضمیر تو کرد خواهی عرض

چون روا باشد ای خلاصه عمر

[...]

۵ بیت
سلمان ساوجی
 

سلمان ساوجی » دیوان اشعار » قطعات » قطعه شمارهٔ ۱۱۵

 

ماه گردون سلطنت ناگاه

شد نهان در حجاب میغ دریغ

زین تحسر بماند در دندان

لب و دست نگین و تیغ دریغ

تا ابد بر زوال شاه اویس

[...]

۳ بیت
سلمان ساوجی
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۶