جامی » هفت اورنگ » سبحةالابرار » بخش ۱۲۷ - عقد چهلم در التماس از مطالعه کنندگان که به نظر شفقت و نیکویی نگرند و از طریقه بدخویی و بدگویی در گذرند
عیب اگر هست کرم ورز و بپوش
ور نه بیهوده چو حاسد مخروش
شیخ بهایی » کشکول » دفتر سوم » بخش اول - قسمت اول
گفت حاشا که ز پس مانده دوش
دیک جود آورم امروز به جوش
شیخ بهایی » کشکول » دفتر چهارم - قسمت اول » بخش چهارم - قسمت اول
به زبان گنگ شو، به لب خاموش
نیست محرم بدین معامله گوش
شیخ بهایی » کشکول » دفتر پنجم - قسمت دوم » بخش اول - قسمت اول
هاتفی از گوشه ی میخانه دوش
گفت ببخشند گنه، می بنوش
فصیحی هروی » دیوان اشعار » ترکیبات » شمارهٔ ۴ - ساقی نامه و مدح حسینخان شاملو
نوبهارست و چمن جلوهفروش
گل و بلبل همه در جوش و خروش
ابر در گریه و گل را ز نشاط
دهن از خنده رسد تا بر گوش
نگه از ذوق چنان رفته ز خویش
[...]
نورعلیشاه » دیوان اشعار » غزلیات » بخش اول » شمارهٔ ۱۷۸
بیا و جام زرینی بکن نوش
ز دست ساقی سیمین بناگوش
برآرد دم چو منصور از انالحق
از این باده کند هر کس دمی نوش
بتی دارم که در جولانگه ناز
[...]
حاجب شیرازی » گزیدهٔ اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۲
پیر مغان بر در میخانه دوش
داد بشارت که خم آمد بجوش
صبح دوم صبحک الله گفت
داد خروس سحر از دل خروش
باده کشان را، ز کرم صبحدم
[...]
ادیب الممالک » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۲۵
چون عجوز این سخن آورد بگوش
خنده ای برزد و آمد به خروش
ملکالشعرا بهار » مثنویات » شمارهٔ ۳۳ - زن قاضی ری
گرچه دایم به تو میدادم گوش
برشمردم ز سر دقت و هوش
ملکالشعرا بهار » منظومهها » دل مادر » وادی السباع
باغوحشی نه که ملکی ز وحوش
هر طرف وحشیئی افکنده خروش
ملکالشعرا بهار » منظومهها » دل مادر » دیدار سواری ز پیر زال در بیشه
گام برداشت در آن بیشه خموش
کامدش زمزمهای نرم به گوش