گنجور

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۴۱ - از قول نواب سیف الله میرزا به نواب اسدالله میرزا نگاشته

 

گر به تشریف قبولش بنوازی ملک است

ور به تازانه قهرش بزنی شیطان است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۴۳ - از قول علی اکبر خان دامغانی به نامزد او نگاشته

 

گر به تشریف قبولم بنوازی ملکم

ور به تازانه قهرم بزنی شیطانم

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۴۵ - به میرزا حسن مطرب نگاشته

 

در عجم آن سه که خواند عربش چاره غم

لب نوش و خط سبز و گل روی حسن است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۴۵ - به میرزا حسن مطرب نگاشته

 

از خیال تو بهر سو که نظر می کردم

پیش چشمم در و دیوار مصور می شد

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۴۹ - به ملا موسی بیابانکی در ری نگارش کرده

 

اعتمای بنمای و بگذر بهر خدای

تا نبینی که در این خرقه چه نادرویشم

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۵۷ - به پیشخدمت نواب سیف الله میرزا نگارش رفته

 

بنده خویشتنم خوان که به شاهی برسم

مگسی را که تو پرواز دهی شاهین است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۶۱ - به پیشخدمت نواب سیف الله میرزا نگاشته

 

بندگی هیچ نکردیم و طمع می دارم

که خداوندی از آن سیرت و اخلاق آید

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۶۱ - به پیشخدمت نواب سیف الله میرزا نگاشته

 

گر فراقت نکشد جان به وصالت بدهم

تو گرو بردی اگر جفت و اگر طاق آید

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۶۷ - به مرحوم میرزا عبدالوهاب نگاشته

 

دامن خویش ز خون مژه گلشن کردم

در فراق تو چه گل ها که به دامن کردم

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۷۳ - در اظهار قرب معنوی نگاشته

 

نایدم آه ز ضعف از دل غمناک برون

ورنه می آمدم از عهده افلاک برون

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۷۳ - در اظهار قرب معنوی نگاشته

 

گر بگویم که توام یا تو منی نیست عجب

از زبان تو برون آمده حرف از دهنم

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۷۴

 

گنج قارون که فرو می رود از خشم هنوز

خوانده باشی که هم از غیرت درویشان است

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش دوم » شمارهٔ ۷۵

 

نامه نی عقد گهر ریخته بر صفحه سیم

نامه نی عنبر تر ریخته بر برگ سمن

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۲۲

 

گربه تشریف قبولم بنوازی ملکم

ور به تازانه قهرم بزنی شیطانم

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۳۹

 

به جز ارواح مکرم که ز دیوان ازل

به خداوندیشان خط غلامی دادم

خاک تن، باد روان، آب بقا آتش جان

بی تکلف به فدای ره ایشان بادم

پس از آن چند نفرگاه به زرگاه به زور

[...]

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۴۰

 

من و از دائره خط تو امید خلاص

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۴۱

 

غیرتم با تو چنان است که گر دست دهد

نگذارم که در آئی به خیال دگران

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » بخش سوم » شمارهٔ ۴۳

 

شیخ را دیدم و گفتم مگر از عهد قدیم

قدری به شده ای باز همان است که بود

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » منشآت » دیباچه به قلم حاجی محمد اسمعیل طهرانی - جامع نخستین آثار یغما

 

بلبل از عشق گل آموخت سخن ورنه نبود

این همه قول و غزل تعبیه در منقارش

یغمای جندقی
 

یغمای جندقی » دیوان اشعار » غزلیات ناتمام » شمارهٔ ۴۴

 

یار جان می‌طلبد سر نگذارم چه کنم

دارد اندیشه سر جان نسپارم چه کنم

یغمای جندقی
 
 
۱
۶
۷
۸
۹