عطار » منطقالطیر » بیان وادی توحید » حکایت پیرزنی که کاغذ زری به بوعلی داد
هم درو، هم زو و هم با او بود
هم برون از هرسه این نیکو بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۱ - تمثیل در بیان آنکه استعداد و قابلیت ضایع نماند هر کجا باشد و طلب هدایت نماید هر کجا بیابد
هر چه بینم هر چه دانم او بود
و آن کزین گوید مرانیکو بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴۹ - تشویق نمودن مستعداد بولایت حضرت شاه مردان
گر بلا ازوی بود نیکو بود
خود بلای تو همه از تو بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴۹ - تشویق نمودن مستعداد بولایت حضرت شاه مردان
مایهٔ تو گنج حبّ او بود
در دو عالم مایهٔ نیکو بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۶ - تمثیل در فواید خاموشی و گوش کردن پند استاد و یک جهت بودن در آن و بیان استعداد جبلی مستعدان
سرّ حق گفتن باو نیکو بود
گر بر از حق دلش را خو بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۰ - در ترک توجه به دنیی و روی آوردن بعقبی و ترغیب نمودن بمتابعت مصطفی صلی الله علیه و آله
تا ترا باطور ظالم خو بود
کی ترا دنیا و دین نیکوبود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۱ - موعظه در مذمت توجه نمودن به دنیا و نقصان آن و صحبت مردان حق و فایدهٔ آن
دین احمد خود نه دین تو بود
زآنکه زرق و حیلهات خود خوبود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۲ - حکایت در تمثیل حال نادانان، که بخود گمان دانائی برند، و از حقیقت حال دانایان بیخبرند و طریقۀ دانایان از نادان شمرند
هرکرا دنیا و دین نیکو بود
همّت شاه نجف با او بود
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۶۵ - در پند پدر فرزند را
تا سلوک او همه نیکو بُوَد
با عیال خویشتن خوشخو بُوَد
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۸۱ - تمثیل احوال آنهائی که به هر چه توجه پذیرند، رنگ آن گیرند و برای صورت میرند
جوهر انسان رخ نیکو بود
هرکه نیکو روست انسان او بود
عطار » مصیبت نامه » بخش سی و دوم » بخش ۱ - المقالة الثانیة و الثلثون
عاشقی در عشق اگر نیکو بود
خویشتن کشتن طریق او بود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۱۲۷ - دل نهادن عرب بر التماس دلبر خویش و سوگند خوردن کی درین تسلیم مرا حیلتی و امتحانی نیست
آدما آن الف از بوی تو بود
زانک جسمت را زمین بد تار و پود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۵۳ - داستان مشغول شدن عاشقی به عشقنامه خواندن و مطالعه کردن عشقنامه درحضور معشوق خویش و معشوق آن را ناپسند داشتن کی طلب الدلیل عند حضور المدلول قبیح والاشتغال بالعلم بعد الوصول الی المعلوم مذموم
هست معشوق آنک او یکتو بود
مبتدا و منتهاات او بود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۲۰۴ - بیان آنک رفتن انبیا و اولیا به کوهها و غارها جهت پنهان کردن خویش نیست و جهت خوف تشویش خلق نیست بلک جهت ارشاد خلق است و تحریض بر انقطاع از دنیا به قدر ممکن
پس چرا پنهان شود کهجو بود
کو ز صد دریا و که زان سو بود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱ - سر آغاز
گر زیادت میشود زین رو بوَد
نه از برای بَوش و های و هو بوَد
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۱۲ - معالجه کردن برادر دباغ دباغ را به خفیه به بوی سرگین
جنبش اهل فساد آن سو بود
که زنا و غمزه و ابرو بود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر چهارم » بخش ۴۱ - نشان خواستن عبدالمطلب از موضع محمد علیهالسلام کی کجاش یابم و جواب آمدن از اندرون کعبه و نشان یافتن
نور حق را کس نجوید زاد و بود
خلعت حق را چه حاجت تار و پود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۲۰ - صفت طاوس و طبع او و سبب کشتن ابراهیم علیهالسلام او را
زان شکار و انبهی و باد و بود
دست در کن هیچ یابی تار و پود
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر پنجم » بخش ۳۵ - در بیان آنک ما سوی الله هر چیزی آکل و ماکولست همچون آن مرغی کی قصد صید ملخ میکرد و به صید ملخ مشغول میبود و غافل بود از باز گرسنه کی از پس قفای او قصد صید او داشت اکنون ای آدمی صیاد آکل از صیاد و آکل خود آمن مباش اگر چه نمیبینیش به نظر چشم به نظر دلیل و عبرتش میبین تا چشم نیز باز شدن
این جهان و آن جهان با او بود
وین حدیث احمد خوشخو بود