عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۷۴۵
گر کسی یابد درین کو خانهای
هر دمش واجب بود شکرانهای
هر که او بویی ندارد زین حدیث
هر بن مویش بود بتخانهای
هر که در عقل لجوج خویش ماند
[...]
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت شیخ نوقانی
عاقبت میرفت چون دیوانهای
خویش را افکند در ویرانهای
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت دیوانهای که از سرما به ویرانهای پناه برد و خشتی بر سرش خورد
نه نهفتی بودش و نه خانهای
عاقبت میرفت تا ویرانهای
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت مردی که خری به عاریت گرفت و آنرا گرگ درید
چه عجب باشد که بر دیوانهای
حالتی تابد ز دولت خانهای
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » حکایت ابلهی که در آب افتاد و ریش بزرگش وبال او بود
در ره دین آن بود فرزانهای
کو ندارد ریش خود را شانهای
عطار » منطقالطیر » عذر آوردن مرغان » نارضا بودن ایاز از اینکه محمود سلطنت را به او داد
جمله گفتندش که تو دیوانهای
میندانی وز خرد بیگانهای
عطار » منطقالطیر » بیان وادی معرفت » حکایت محمود و دیوانهٔ ویرانهنشین
شد مگر محمود در ویرانهای
دید آنجا بیدلی دیوانهای
عطار » منطقالطیر » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ » سیمرغ در پیشگاه سیمرغ
باز بعضی ز آرزوی دانهای
خویش را کشتند چون دیوانهای
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۲۱ - تمثیل در بیان آنکه استعداد و قابلیت ضایع نماند هر کجا باشد و طلب هدایت نماید هر کجا بیابد
گفتمش هست این عبادت خانهای
از برای دیدن جانانهای
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۴۹ - تشویق نمودن مستعداد بولایت حضرت شاه مردان
تو زدین او بکن یک خانهای
واندر آنجا جای ده جانانهای
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۵۳ - تمثیل در فرستادن عقل و حیا و علم از حضرت عزت بحضرت آدم (ع)
علم معنی را شریعت خانهای
غیر آن خانه همه ویرانهای
عطار » مظهرالعجایب » بخش ۷۰ - تنبیه به حال کسانی که در عمل قاصرند و مردم را بدان فرمایند، و مناظرهٔ شیخ شبلی و شیخ ابوالحسن نوری قدس سرهما
خوش درآ در کنج خلوت خانهای
رو بچین از خرمن من دانهای
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۵ - مقاله ارشاد کردن شیخ مریدان را
هر یکی در راه دین مردانهای
در طریق عاشقی فرزانهای
عطار » وصلت نامه » بخش ۲۷ - الحکایت المفاتیح القلوب
درد دین را بود او مردانهای
هم ز درد دین خود فرزانهای
عطار » وصلت نامه » بخش ۳۲ - حکایت قطب الاولیاء سلطان بایزید قدس سره
در ره حق دائماً مردانهای
در میان عارفان فرزانهای
مولانا » دیوان شمس » غزلیات » غزل شمارهٔ ۲۹۱۸
میزنم حلقهٔ درِ هر خانهای
هست در کوی شما دیوانهای؟!
مرغ جان دیوانهٔ آن دام شد
دام عشق دلبری دُردانهای
عقلها نعرهزنان کآخر کجاست
[...]
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر اول » بخش ۸۸ - تعظیم ساحران مر موسی را علیهالسلام کی چه میفرمایی اول تو اندازی عصا
زین سخن گر نیستی بیگانهای
دلق و اشکی گیر در ویرانهای
مولانا » مثنوی معنوی » دفتر سوم » بخش ۳۷ - حکایت مارگیر کی اژدهای فسرده را مرده پنداشت در ریسمانهاش پیچید و آورد به بغداد
اژدهایی چون ستون خانهای
میکشیدش از پی دانگانهای