گنجور

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۲۷

 

هر که را اندیشهٔ درمان بود

درد عشق تو برو تاوان بود

بر کسی درد تو گردد آشکار

کو ز چشم خویشتن پنهان بود

گرچه دارد آفتابی در درون

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۰

 

هر که را در عشق تو کاری بود

هر سر مویی برو خاری بود

یک زمان مگذار بی درد خودم

تا مرا در هجر تو یاری بود

مست گشتم از تو گفتی صبر کن

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۴

 

با لب لعلت سخن در جان رود

با سر زلف تو در ایمان رود

عقل چون شرح لب تو بشنود

پیش لعلت از بن دندان رود

هر که او سرسبزی خط تو دید

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۶

 

تا سر زلف تو درهم می‌رود

در جهان صد خون به یک دم می‌رود

تا بدیدم زلف تو ای جان و دل

دل ز دستم رفت و جان هم می‌رود

دل ندارم تا غم زلفت خورم

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۸

 

گر نسیم یوسفم پیدا شود

هر که نابینا بود بینا شود

بس که پیراهن بدرم تا مگر

بویی از پیراهنش پیدا شود

گر برافتد برقع از پیش رخش

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۳۹

 

هر گدایی مرد سلطان کی شود

پشه‌ای آخر سلیمان کی شود

نی عجب آن است کین مرد گدا

چون که سلطان نیست سلطان کی شود

بس عجب کاری است بس نادر رهی

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۱

 

هر که صید چون تو دلداری شود

عاجزی گردد گرفتاری شود

هر که خار مژهٔ تو بنگرد

هر گلی در چشم او خاری شود

باز چون گلبرگ روی تو بدید

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۴

 

هرچه در هر دو جهان جانان نمود

تو یقین می‌دان که آن از جان نمود

هست جانت را دری اما دو روی

دوست از دو روی او دو جهان نمود

کرد از یک روی دنیا آشکار

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۷

 

برق عشق از آتش و از خون جهد

چون به جان و دل رسد بیچون جهد

دل کسی دارد که در جانش ز عشق

هر زمانی برق دیگرگون جهد

کشتی‌ام بر آب دریا هست و من

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۴۹

 

یک شکر زان لب به صد جان می‌دهد

الحق ارزد زانکه ارزان می‌دهد

عاشق شوریده را جان است و بس

لعل او می‌بیند و جان می‌دهد

قوت جان آن را که خواهد در نهان

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۱

 

قطره گم گردان چو دریا شد پدید

خانه ویران کن چو صحرا شد پدید

گم نیارد گشت در دریا دمی

هر که در قطره هویدا شد پدید

گر کسی در قطره بودن بازماند

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۵

 

تا خطت آمد به شبرنگی پدید

فتنه شد از چند فرسنگی پدید

چون ز تنگت نیست رایج یک شکر

جان کجا آید ز دلتنگی پدید

پیش خورشید رخت چون ذره‌ای

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۶

 

در ره عشق تو پایان کس ندید

راه بس دور است و پیشان کس ندید

گرد کویت چون تواند دید کس

زانکه تو در جانی و جان کس ندید

از نهانی کس ندیدت آشکار

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۸

 

دل چه خواهی کرد چون دلبر رسید

جان برافشان هین که جان پرور رسید

شربت اسرار را فردا منه

زانکه تا این درکشی دیگر رسید

گر سفالی یافتی در راه عشق

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۷۹

 

درد کو تا دردوا خواهم رسید

خوت کو تا در رجا خواهم رسید

چون تهی دستم ز علم و از عمل

پس چگونه در جزا خواهم رسید

بی سر و پای است این راه عظیم

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۳

 

عشق آبم برد گو آبم ببر

روز آرام و به شب خوابم ببر

چند دارم تشنهٔ لعل تو جان

جان خوشی زان لعل سیرابم ببر

من کیم خاک توام بادی به دست

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۵

 

ای تو را با هر دلی کاری دگر

در پس هر پرده غمخواری دگر

چون بسی کار است با هر کس تورا

هر کسی را هست پنداری دگر

لاجرم هرکس چنان داند که نیست

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۶

 

پیر ما می‌رفت هنگام سحر

اوفتادش بر خراباتی گذر

نالهٔ رندی به گوش او رسید

کای همه سرگشتگان را راهبر

نوحه از اندوه تو تا کی کنم

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۳۹۹

 

جان به لب آوردم ای جان درنگر

می‌شوم با خاک یکسان درنگر

چند خواهم بود نی دنیا نه دین

عاجز و فرتوت و حیران درنگر

دور از روی تو کار خویش را

[...]

عطار
 

عطار » دیوان اشعار » غزلیات » غزل شمارهٔ ۴۰۰

 

گر ز سر عشق او داری خبر

جان بده در عشق و در جانان نگر

چون کسی از عشق هرگز جان نبرد

گر تو هم از عاشقانی جان مبر

گر ز جان خویش سیری الصلا

[...]

عطار
 
 
۱
۲
۳
۴
۵
۶
۵۴
sunny dark_mode